سیاسی

ارتباط پایدار با کشورهای منطقه را پیوندهای اقتصادی تضمین می‌کند



به گزارش خبرگزاری مهر، دریابان علی شمخانی، دبیر سابق شورای عالی امنیت ملی کشورمان در سالگرد توافق ایران و عربستان، در گفت و گو با نورنیوز به تشریح جزئیاتی از آن توافق پرداخته است.

متن کامل این گفت‌وگو به شرح زیر است:

سال گذشته رابطه ایران و عربستان بعد از یک طلسم و به‌عبارت دقیق‌تر تنش فزاینده هفت‌ساله تغییر مسیر داد. علاوه بر موضوعات متعدد محل اختلاف که لحن روابط دو کشور را تا حدی خصمانه کرده بود، در ماه‌های منتهی به توافق، خبرهای جسته‌وگریخته‌ای از مذاکرات نمایندگان ایران و عربستان سعودی در بغداد به گوش می‌رسید و مجموع این رویدادها سبب شد توافق دو کشور بمب خبری سال گذشته باشد.

تقریبا همه می‌دانند قبل از انتشار عکسهای مشترک از هیئت‌های نمایندگی کشورها در مذاکرات مهم، گفت‌وگوهای محرمانه و قاعدتا دشواری جریان داشته و بر این پایه احتمالاً هسته مرکزی مذاکرات میان ایران و عربستان نیز از این‌قاعده پیروی کرده است. برای شروع بفرمایید مذاکرات ایران و عربستان از چه زمانی کلید خورد؟

نقطه آغاز فرآیند گفت‌وگو با عربستان سعودی حدود دو سال قبل از توافق، یعنی اواخر سال۱۳۹۹ در دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی شروع شد. مذاکرات ابتدایی هم بین نمایندگان ایران و عربستان در بغداد دنبال می شد. نماینده ایران آقای امیر سعید ایروانی بود که الان سفیر ایران در سازمان ملل هستند و آن موقع معاونت سیاست خارجی دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی را بر عهده داشتند. از طرف عربستان هم خالد الحمیدان رئیس سرویس اطلاعاتی این کشوردر گفت‌وگوها شرکت می‌کرد و میزبان هم کشورعراق بود. خود آقای مصطفی کاظمی، نخست‌وزیروقت عراق هم همیشه درابتدای جلسات حضور داشتند .در این چارچوب حدود ۸ دور مذاکره انجام شد. در این گفت‌وگوها روی مباحث پایه و دغدغه های دو کشور بحث شد. بعد از روی‌کارآمدن دولت سیزدهم، تلاش شد، رایزنی‌ها ادامه یافته و باب آن باز بماند. روند مذاکرات درنهایت به نقطه‌ای رسید که در سفر جناب آقای رئیسی به چین و گفتگوی ایشان با رئیس جمهور این کشور قرار شد چین به تداوم ‌روند آغاز شده کمک کند و گفتگوها در سطح نمایندگان تام الاختیار دو کشور در پکن برای دستیابی به نتیجه نهایی پیگیری شود. بر همین اساس در دهه اول اسفندماه ۱۴۰۱ گفتگوهای بسیار فشرده و پرچالشی میان نمایندگان تام الاختیار ایران و عربستان که حدود یک هفته به درازا کشید، صورت پذیرفت و منجر به امضای توافق نامه مشترک برای آغاز فصل جدید در روابط دو کشور شد.

پس از امضای توافق ،شمار زیادی از رسانه‌های داخلی و خارجی روی این موضوع مانور می دادند که گفت‌وگوها میان ایران و عربستان خارج از مدیریت مستقیم دولت سیزدهم بوده و شخص شما مأموریت ویژه داشتید که این بحث را دنبال کرده و به نتیجه برسانید که این اتفاق هم افتاد. به‌ویژه که بعد از کناره‌گیری شما از دبیری شورای عالی امنیت ملی بلافاصله به‌عنوان مشاور سیاسی رهبر معظم انقلاب اسلامی منصوب شدید و سپردن جایگاهی کاملا سیاسی به فردی با سبقه نظامی این ظن را تقویت کرد که در سطح عالی حاکمیت نقشی بیشتر از یک مقام نظامی برای شما قائل هستند و بر همین اساس ترمیم پل‌های آسیب‌دیده رابطه تهران و ریاض به‌صورت مأموریت ویژه برای شما تعریف شده بود. در این زمینه توضیحات بیشتری بدهید.

شخصا معتقدم که این موضوعات، خیلی مهم نیستند و به‌قول شما گمانه‌زنی رسانه‌ای است. نکته مهم این است که در سطح حکمرانی این هوشمندی وجود داشته باشد که در هر مقطع زمانی از هر ظرفیتی که در مجموعه حاکمیت وجود دارد برای پیشبرد اهداف و منافع ملی بهترین استفاده بعمل آید. طبیعتاً در این سازوکار همه اجزای حکمرانی این مباحث را در تعامل با همدیگر جلو می برند و اساسا بدون توجه به ضرورت ایجاد هم افزایی در ظرفیتهای مختلف حکمرانی، حصول موفقیتهای راهبردی قابل تحقق نیست. این نکته مهمی است که باید به آن توجه و داشت و مسائل دیگر نظیر نقش افراد یا «مأموریت‌ویژه» و امثالهم فرعیاتی هستند که به نظر من ضرورتی برای پرداختن به آن وجود ندارد.

در یک سال گذشته وزرای خارجه‌عربستان و ایران با یکدیگر دیدار کردند؛ نمایندگی‌های دیپلماتیک بازگشایی شد؛ حتی آقای رئیسی پس از یازده سال به عربستان سفر کرد ومهمان ریاض بود. از سال گذشته تاکنون و در خلال گفتگوها و رفت و آمدهای انجام شده پیشرفت‌هایی هم در روابط دو جانبه شکل گرفته و حتی شاهد تغییر محسوس لحن رسانه‌های رسمی و نیمه‌رسمی دو کشور بودیم. به‎عبارتی، توافق ایران و عربستان سعودی در یک سال گذشته با آزمون‌های مختلفی روبه‌رو شد که به اعتقاد ناظران برآیند آن فرصت‌های بالقوه‌ای برای پیشبرد روابط را نوید می دهد. ارزیابی شما درباره میزان پیشرفت رابطه ایران و عربستان چیست و فکر می‌کنید چه میزان از اهدافی که پایه‌گذاری شده بود، محقق شده است؟

شکل‌گیری این توافق و اقدامات پس از آن، ازجمله تبادل سفرا و آغاز رفت‌وآمدها و گفت‌وگوهایی که در سطوح عالی انجام شد، نشان می‌دهد هر دو کشور از اراده و توانایی لازم برای ارتقاء سطح روابط‌شان برخوردار هستند. اگرچه در طول یک سال گذشته زحمات زیاد و قابل تقدیری از سوی دستگاههای مختلف کشورمان بویژه حوزه سیاست خارجی برای فعال سازی مجموعه ظرفیتهای قابل فعال سازی میان دو کشور صورت پذیرفته اما نظر شخصی من این است که می توان به روند آغاز شده شتاب بیشتری داد ؛ چون ایران و عربستان دو کشور مهم منطقه هستند که با دارا بودن پتانسیل‌های قابل توجه سیاسی، اقتصادی و نظامی می توانند نقش تعیین کننده ای در تحولات منطقه ای و بین المللی داشته باشند و باید از فرصت‌های پیش رو برای توسعه همکاری حداکثر بهره برداری را بعمل آورند. فرصتها چون ابر بهاری هستند که سریع شکل می گیرند ، می بارند و عبور می کنند. اگر نتوانیم به موقع و مؤثر از آنها استفاده کنیم، معلوم نیست دوباره تکرار شوند

شاید مهمترین‌تاثیر عادی سازی روابط ایران و عربستان را پس از بعد سیاسی، بتوان در گشایشهای اقتصادی دانست. سفر شما بعد از فاصله کوتاهی از انتشار بیانیه ایران و عربستان، به امارات و عراق که علاوه بر ابعاد امنیتی با توافقات اقتصادی مهمی نیز همراه بود نشان داد که ایران به ابعاد اقتصادی روابط با کشورهای همسایه توجه ویژه ای دارد. آن زمان این‌گونه تلقی شد که رایزنی با عربستان، امارات و عراق شکل زنجیرواری به خود گرفته و البته در همان‌زمان اثرات مثبت خود را در کاهش نرخ ارز و… نشان داد. به نظر می‌رسد در طول یک سال گذشته،بعد اقتصادی روابط با عربستان علی رغم انتظارات قبلی پیشرفتی نداشته به نظر شما علت چیست؟

عادی‌سازی رابطه ایران با کشورهایی چون عربستان، امارات و عراق به صورت بالقوه ظرفیت زیادی برای بهبود شرایط اقتصادی کشورمان داشته و دارد. طبیعتا اگر بخواهیم در رابطه با این کشورها خط مشترکی پیدا کنیم، بیشتر به ابعاد اقتصادی می‌رسیم؛ چون سطح رابطه سیاسی ما با هر کدام از این کشورها متفاوت است. اما همکاری با این سه کشور از نقطه‌نظر اقتصادی می‌تواند هر کدام به یک شکل، ظرفیت جدیدی برای ایران ایجاد کند. به فعلیت رساندن ظرفیتهای همکاری با کشورهای منطقه نیازمند برنامه دقیق و زمان‌بندی شده برای قرار گرفتن در” زنجیره تامین” و” زنجیره ارزش منطقه ای است. واقعیت غیر قابل انکار این است که کشورهای منطقه به این بلوغ رسیده اند که لازمه توسعه همه جانبه و پایدار، فاصله گرفتن از “رقابت‌های ژئوپلیتیک” وایجاد هم افزایی درظرفیتهای” ژئو اکونومیک” است و حتی اگر رقابتی نیز وجود دارد که دارد، باید در این حوزه باشد. یکی از ویژگی‌های نظم آتی در منطقه تلاش جمعی برای “مدیریت تنش” به عنوان شرط لازم برای همکاری های مبتنی بر نفع جمعی است. روابط جدید ایران و عربستان سعودی یکی از نشانه های مهم توسعه چنین رویکردی در منطقه غرب آسیا به شمار می رود

حمله رژیم صهیونیستی به نوار غزه و نبرد پنج‌ماه گذشته در این باریکه ساحلی، سطح تنش‌ در منطقه را افرایش داد. بر خلاف پیش‌بینی محافل سیاسی و رسانه‌ای غربی اما ابعاد این جنگ نه تنها تنش‌زدایی ایران و عربستان را از مسیر خود خارج نکرد و نشان داد عمق روابط تهران و ریاض، بسیار بیشتر از آن چیزی است که برخی تحلیلگران یک سال پیش تصور می‌کردند، بلکه به نظر می‌رسد جنگ غزه تا حدودی باعث همسویی ایران و عربستان شده و دو کشور را به سمت تعامل دیپلماتیک عمیق‌تر سوق داده است.

موضوع فلسطین، مسئله اول و دغدغه مشترک تمام کشورهای اسلامی از جمله ایران و عربستان به‌عنوان دو کشور مهم و محوری در جهان اسلام است که می‌تواند زمینه همکاری را بیشتر کند. رویدادهایی که در این مدت در چارچوب برگزاری اجلاس کشورهای عضو کنفرانس اسلامی صورت گرفت می‌تواند به‌عنوان زمینه‌های مثبت در این خصوص تلقی شود.

نکته مهم در این رابطه تغییراتی است که در نظم بین‌المللی در حال شکل‌گیری است و روابط منطقه‌ای در آن اهمیت فوق‌العاده مهمی دارد. در گذشته نظم بین‌المللی بر روابط منطقه‌ای اثر می‌گذاشت، اما الان معادله تغییر کرده و به‌نوعی معکوس شده است؛ یعنی نظم‌های منطقه‌ای بر نظم بین‌المللی اثر می‌گذارند. از این منظر غرب آسیا و روابط منطقه‌ای آن از منظر اقتصادی، سیاسی و امنیتی اهمیت مضاعف دارد. به‌ویژه که این منطقه هاب انرژی است و نقش تعیین‌کننده‌ای در شکل‌دهی به نظم منطقه‌ایِ تأثیرگذار بر نظم جهانی و بین‌المللی دارد. از این منظر کشورهای منطقه به این جمع‌بندی رسیده‌اند که باید تنش‌ها مدیریت شود.

البته رژیم صهیونیستی که بقای خود را در تداوم تنش و درگیری می داند همچنان بر خلاف روند جاری در منطقه حرکت می کند و سعی دارد کشورهای منطقه را وارد بازی تنش افزایی کند. در شرایط کنونی به میزانی که روابط کشورهای منطقه بر پایه نفع مشترک توسعه پیدا کرده و علی‌الخصوص با پیوندهای اقتصادی تضمین شود، می‌توان امیدوار بود نظم منطقه‌ای جدید، فرصت‌های تازه‌ای پیش‌روی تمام کشورهای منطقه بگذارد. نظمی مبتنی بر تأمین منافع کشورهای غرب آسیا و نه مبتنی بر تأمین منافع کشورهای فرامنطقه‌ای که تا حد زیادی در گذشته این‌گونه بود.



منبع مهر

نوشته های مشابه