این مسافرانِ زمان به دنبال سوغاتِ چینی نیستند!
به گزارش ایسنا، امسال نهمین سالی است که خیابان حجاب در سردترین روزهای سال محل رفتوآمد خانوادههایی است که برای بازدید از نمایشگاه اسباببازی در جستوجوی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوان هستند و برای اطمینان خاطر از عابران پیاده آدرس میپرسند و بلافاصله دستها یک بنر بزرگ و صورتیرنگ را نشانشان میدهد تا خاطر جمع شوند راه را درست آمدهاند.
«ضیافت رنگ و نور» شاید بهترین کلمهای باشد که بتوان برای توصیف نمایشگاه اسباببازی از آن استفاده کرد؛ جایی که کفپوشهای آبی رنگ، نورهای متعدد زرد و سفید، توپهای رنگی و میوههای پولیشی خوش رنگ و لعاب، عروسکهای دستساز با دامنهای پر نقش و نگار و… به شما خوشآمد میگویند.
نمایشگاه از ساعت ۱۰ صبح کار خود را آغاز کرده است، اما تعداد بازدیدکنندگان حداقل تا ساعت ۱۴ چنگی به دلِ غرفهداران نمیزند؛ هرچند بچهها با هر وسیلهی بازی که میبینند از کوچک و بزرگ تا ارزان و گران، ذوق نشان میدهند و برای دقایقی جلوی هر غرفه مشغول بازی با نمونههای روی میز میشوند، اما آنقدر حجم اسباببازیها زیاد است که کنجکاویشان آنها را به سرعت به سمت غرفه دیگر میبرد و کار به جایی نمیرسد که بخواهند آن وسیله را با خود به خانه ببرند. خلوتیِ سرِ برخی غرفهداران هم فضایی فراهم کرده است تا چندنفری بنشینند و خودشان با همان بازیهایی که عرضه کرده بودند، بازی کنند!
یک سالن بزرگ پذیرای بازدیدکنندگان نمایشگاه است که دو سمتِ چپ و راست آن در اختیار غرفهداران است و مابقی اسباببازیها هم در قفسههای ۵ طبقه به شکل ردیفی وسط سالن چیده شده و باعث ایجاد فضایی مشابه یک راهروی بزرگ شده است؛ راهروهایی که از هر کدام صدای بازی و خنده، سوالهای بلند بلند بچهها از والدین و گاهی هم یک دعوای کودکانه بر سر یک اسباببازی میآید که البته پیش از آنکه کار بالا بگیرد با ورود یک اسباببازی دیگر به ماجرا صلح برقرار میشود!
وسط هفته است و هرچه که زمان میگذرد و به حدود ساعت ۱۶ میرسیم نمایشگاه شلوغتر میشود؛ البته نه به آن شکل که جای سوزنانداختن نباشد، اما خب شرایط حداقل از دید غرفهداران بهتر میشود و یکی از آنها میگوید: «هرچی که به سمت عصر میریم تعداد بیشتری میان نمایشگاه، خب طبیعی هم هست هم پدر و مادر از سر کار برگشتن خونه و هم بچهها از مدرسه.» او که سال اولی نیست که در نمایشگاه غرفه دارد، میگوید: «برداشت من تا الان این بوده که امسال نسبت به دورههای قبل، بازدیدکنندگان کمتری به نمایشگاه اومدن. بهترین روزها هم از نظر ما پنجشنبهها و جمعههاست که خانواده فراغت بیشتری داره.»
یک نگاه کلی به نمایشگاه حرف او را تایید میکند، اما مشکل کجاست؟ غرفهدار دیگری که کار تولید عروسکهای نمایشی و انگشتی را انجام میدهد و قیمت محصولاتاش هم چندان بالا نیست، میگوید: «امسال با اینکه نمایشگاه با نظم و ترتیب بهتری برگزار شده و تنوع محصولات هم افزایش یافته است، اما مشکلات اقتصادی بر تعداد بازدیدکنندگان نمایشگاه اثر گذاشته به شکلی که کمتر از تخمینی است که ما داشتیم.» این تولیدکننده اسباببازی معتقد است مردم به دنبال خرید اسباببازیهایی هستند که ارزش داشته باشد و میگوید: «با این وجود حساسیت خانوادهها آنقدر بالا رفته که صرفا دنبال خرید یک اسباببازی نیستند، بلکه به فایده آن برای کودکشان هم فکر میکنند و حتی اگر قیمت بالا باشد، اما ببینند اسباببازی در روند تربیتی کودک نقش مثبت دارد، برای آن هزینه میکنند.»
درست است که برگزار کنندگان نمایشگاه سعی کردهاند توازن میان نوع محصولات عرضه شده را رعایت کنند، اما با گشتن میان قفسهها مشخص میشود که کفهی ترازوی بازیهای فکری و رومیزی پایینتر از عروسکها و سایر اسباببازیها است. این موضوع را با تولیدکننده دیگری درمیان میگذارم که میگوید: «اینکه کارهای آموزشی و یا بازیهایی ارائه شود که به تجربه زیسته کودکان و نوجوانان اضافه کند، از اولویتهای این نمایشگاه بود. اینجا یک بازار مکاره نیست که جنس ارزان چینی بفروشد و صرفا به دنبال سود کردن باشد.»
بازیهای فکری ارائه شده در نمایشگاه میتواند با ژانرها و موضوعهای متنوع پوشش دهنده سلیقه هر دو گروه سنی کودکان و بزرگسالان باشد؛ بازیهایی که هرچند پشت بستهبندی تمام آنها توضیحاتی درباره نحوه بازی نوشته شده بود، اما در برخی غرفهها هم چند نفر با روی باز مسئول توضیحِ بازی و یا حتی انجام بازی با افراد بودند تا نوع و سناریوی بازی فکری کاملا مشخص شده و بعد خرید نهایی شود. موضوعی که باعث شده بود برای لحظاتی افراد از ذوق برنده شدن در یک بازی با فریاد و جیغ خوشحالی، فضای نمایشگاه را از آن حالت سکون خارج کنند.
باوجود اینکه بازیهای عرضه شده در نمایشگاه اسباببازی تنها مربوط به گروه سنی کودکان نیست، اما بخش جدیتری از بازدیدکنندگان را این گروه سنی تشکیل میدهند و به نظر میرسد برای این گروه نیز آهنگهای کودکانه جذابتر از آهنگ خوانندههای پاپ باشد؛ موضوعی که خانوادهها هم به آن اشاره میکردند و حتی یکی از پدرها معتقد بود: «تا وقتی شعر و آهنگهای عمو پورنگ و… هست چرا باید تو نمایشگاه اسباب بازی برای بچه آهنگ سیروان خسروی و میثم ابراهیمی پخش کنن؟!»
با توجه به گروه سنی بازدیدکنندگان، اتاق مادر و کودک یکی از نیازهای مهم برای خانوادهها بود که این نمایشگاه برای این بخش هم تمهیداتی اندیشیده است. کودکان بزرگتر و بالاتر از ۴ سال و خانوادهها هم اگر به سرویس بهداشتی نیاز پیدا کنند باید وسط بازدید کار را رها کرده، هزینه وسایلی که تا آنجا پسندیدهاند را جلوی درب خروج حساب کنند، از سالن نمایشگاه خارج شده و به محوطه کانون پرورش فکری بروند و اگر بازدیدشان نیمهکاره مانده باشد، مجددا به سالن نمایشگاه بازگردند.
از سوی دیگر خانوادههایی که از پیش از ظهر برای بازدید از نمایشگاه آمده بودند با نزدیک شدن به ساعت ناهار باید فکری هم برای غذا میکردند. کسانی که سالهای قبل هم تجربه حضور در نمایشگاه داشتند معمولا یک لقمه که از قبل آماده کرده بودند، به دست فرزندشان میدادند. اما مابقی به بیرون از سالن نمایشگاه راهنمایی میشدند تا از بوفهای که در محوطه کانون پرورش فکری بود خرید کنند، جایی که البته غذا نمیفروخت و بیشتر نوشیدنی، پفک و… برای عرضه داشت.
مسائل اقتصادی موضوعی است که هم از سوی غرفهداران و هم از سوی بازدیدکنندگان تا حد زیادی به آن اشاره میشود. این نمایشگاه محل عرضه بازیها و اسباببازیهای ایرانی است و جایی برای محصولات چینی ندارد، موضوعی که حتی یک تولیدکننده هنگام اشاره به آن به کنایه میگوید: «محصول چینی تو کشور ما حتی با احتساب هزینه حمل و نقل از خود چین ارزونتره!» پس کاملا روشن است که محصولات ارائه شده در این نمایشگاه در مقایسه با جنس چینی علاوه بر کیفیت به مراتب بالاتری که دارند، قیمت بالاتری هم دارند تا جایی که حتی برخی عروسکهای دستساز که البته بیشتر جنبه تزئینی داشتند تا حدود ۳ میلیون تومان نیز قیمتگذاری شده بودند. عروسکهایی که فروشنده آنها معتقد بود محصولاتی منحصر به فرد یا اصطلاحا تَک هستند، اما در پاسخ به سوالم که تا میانه نمایشگاه چه میزان فروش داشته است؟ گفت: «هنوز یدونه عروسک ۳ میلیونی هم نفروختیم ولی خب فروش عروسکهای بافتنی که تقریبا یک میلیون و ۲۰۰ قیمتگذاری شده بهتر بود.»
قیمتگذاریهای کاملا متفاوت و متنوع یکی از نکات قابل توجه این نمایشگاه است به شکلی که بتواند پوشش دهنده نیاز تمام گروههای بازدیدکننده باشد؛ چنانچه مادری که با دختر سهسالهاش به نمایشگاه آمده میگوید: «به جز خریدهایی که برای دخترم انجام دادم، اسباببازیهایی هم برای اینکه بعدا هدیه بدهم برداشتم، به نظرم قیمتها نسبت به بیرون بهتره. سال اولی هست که به این نمایشگاه اومدم و با توجه به اولویتهایی که برای تربیت دخترمون داریم به نظرم عرضه این تعداد بازی فکری واقعا فکر خوبی بوده.»
تعیین سطح زبان، ارائه مشاوره برای دریافت مجوز، معرفی اسباببازیهای شناختی و مشاوره انتخاب اسباببازی از بخشهایی است که کانون پرورش فکری و شورای نظارت بر اسباببازی به عنوان برگزار کنندگان نمایشگاه مسئولیت آن را بر عهده دارند.
دغدغه معرفی اماکن گردشگری ایران، حیوانات بومی کشور، سنتها، آیینها و اعیاد با نقاشی و رنگآمیزی برای گروه سنی کودکان دبستان و پیشدبستانی نیز از جمله مسائلی است که در این دوره از نمایشگاه به چشم میآید. یکی از این اقلام، بسته ویژه رنگآمیزی است که این امکان را فراهم کرده تا با اسکن QR code، کودک بتواند پادکست مخصوص معرفیِ آنچه که در حال رنگآمیزی آن است را بشنود. علاوه بر این محصول که جنبه اسباببازی نداشت، عرضه خمیرهای بازی و گِلهای سفالگری نیز برای توجه به رشد خلاقیت کودکان در این نمایشگاه به چشم میآمد.
در این دوره از نمایشگاه «غرفه ایران همدل» نیز برای جمعآوری بازی و اسباببازی برای کودکان مناطق کمتر برخوردار نیز طراحی شده است که مردم و یا غرفهداران میتوانند اسباببازیهایی اهدا کنند.
نهمین جشنواره ملی اسباببازی با شعار«بازی، تمرین زندگی» ۲۵ دی تا ۱۰ بهمن ۱۴۰۳ از ساعت ۱۰ تا ۲۰ در مرکز آفرینشهای فرهنگی و هنری کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان واقع در خیابان حجاب تهران در حال برگزاری است.
پینوشت: عکسها از پریساسادات سیدیان؛ خبرنگار ایسنا
انتهای پیام
دیگر رسانه های کشور:
باشگاه خبرنگاران همسونیوز| آموزشگاه رسانه |ارتباط اقتصادی| ارتباط فردا|ارتباط فرهنگی|ارتباط ورزشی|تهران اقتصادی |تهران ورزشی|مرجع وب و فناوری|پایگاه خبری شباب |همسونیوز