«دیوار چهارم» روایتی از متفاوتترین نمایش امیررضا کوهستانی
به گزارش خبرگزاری مهر، بیست و هفتمین برنامه از سلسله جلسات نمایش فیلمتئاترهای شاخص با همکاری مشترک انجمن صنفی منتقدان، نویسندگان و پژوهشگران خانه تئاتر و سینماتک خانه هنرمندان ایران، چهارشنبه ۲۵ مهر ۱۴۰۳ به نمایش فیلم تئاتر «دیوار چهارم» به کارگردانی امیررضا کوهستانی اختصاص داشت. پس از نمایش این فیلم تئاتر، نشست نقد و بررسی آن با حضور عباس غفاری (میزبان) و فرزانه ابراهیمزاده (منتقد تئاتر) برگزار شد.
نمایش «دیوار چهارم» امیررضا کوهستانی برداشتی آزاد از نمایشنامه «انگلستان» اثر تیم کروچ است که با اجازه رسمی از سوی نویسنده مورد بازنویسی قرار گرفته است. این تئاتر تعاملی با بازی رامبد جوان و نگار جواهریان روی صحنه رفته است.
«دیوار چهارم» در اصطلاح تئاتریها دیواری فرضی است که میان بازیگران و تماشاگران کشیده میشود و زمانی این دیوار میشکند که فاصله بین تماشاگران و بازیگران از میان برود و تماشاگران نیز وارد جریان بازی شوند. اما شکستهشدن این دیوار همه داستان «دیوار چهارم» امیررضا کوهستانی نیست. داستان «دیوار چهارم» کوهستانی از یک سکوت طولانی داخل گالری اکو شروع میشود. «دیوار چهارم» داستان یک زوج آلمانی- ایرانی است، مرد آلمانیتبار نمایشگاهگردان است و زن ایرانی در انتظار قلبی که احتمالا از ایران برسد. تمام نمایش لحظههای بازی بازیگران در کنار تماشاچیان در فضایی کاملا رئال بدون هیچ دکور و حتی تمهید نوری است. تماشاگران تا لحظه پایان نمایش همراه بازیگران مسیر بازی را طی میکنند.
عباس غفاری در این نشست گفت: همان مقدار که در جهان، عباس کیارستمی و اصغر فرهادی در سینما و آتیلا پسیانی در تئاتر دارای شهرت هستند، امیررضا کوهستانی نیز به همان اندازه شهرت دارد و دارای احترام بینالمللی است. «دیوار چهارم» یکی از بهترین آثار امیررضا کوهستانی است که سال ۱۳۹۱ در تالار شمس اجرا شد.
فرزانه ابراهیمزاده نیز در این نشست گفت: امیر رضا کوهستانی در هر اجرای خود تجربه متفاوتی را برای ما ایجاد میکند. اما «دیوار چهارم»، متفاوتترین نمایش او است زیرا ۲ رویکرد متفاوت دارد. همانطور که میدانید دیوار چهارم، دیواری فرضی است که میان بازیگران و تماشاگران قرار دارد. کوهستانی در پاره اول نمایش، این دیوار را میشکند. این شکستن دیوار چهارم در بخش اول نمایش، چیزی بود که برای تماشاگر سال ۹۱ بسیار عجیب و غریب بود. در پاره دوم نمایش که ۲۰ تا ۲۵ دقیقه بود، میآید و آن دیوار چهارم را نه تنها بین خود و تماشاگر که بین خود و بازیگری که ما او را نمیبینیم اما حضور دارد ایجاد میکند. ما فقط صدای او را میشنویم. در واقع در این بخش، دیوار چهارم دومی بین بازیگران خود میگذارد. این از آن کارهای عجیبی بود که فکر میکنم تنها از کارگردانی چون کوهستانی بر میآمد.
وی افزود: البته این شیوه در ایران اتفاق عجیبی نبوده است. اگر اشتباه نکنم در سال ۴۹، ۵۰، آربی آوانسیان نمایش «باغ آلبالو» را با همین شکل و شمایل روی صحنه میبرد. اما بعد از آن شخصا به یاد ندارم که کسی اینگونه دیوار چهارم را شکسته باشد. البته فکر میکنم امین عظیمی نیز یک مرتبه دیگر این کار را انجام داد. این اتفاق کار دشواری است اما شما را به عنوان مخاطب با اجرا همراه میکند. «دیوار چهارم» از جمله کارهایی است که آدمها وقتی از نزدیک کارها را میبینند، اثرگذاری نمایش برایشان بسیار متفاوتتر از چیزی است که در فیلم و تصویر دیده میشود. روزی که خودم این کار را دیدم، تجربه متفاوتی را سپری کردم. این نمایش از جمله کارهایی است که تا سالها با مخاطب خود همراه بوده است. حداقل برای شخص من و بسیاری از افرادی که میشناسم به این صورت بوده است.
عباس غفاری در ادامه بیان کرد: البته پیش از این اثر، آتیلا پسیانی در تجربهای که در موزه هنرهای معاصر داشت و همین طور بعدها محمد رحمانیان، آروند دشت آرای، حمید پورآذری و علیاصغر دشتی نیز این سبک را تجربه کرده بودند.