«غلامرضا تختی»؛ زنده در دلها و جاودان در خاطرهها
به گزارش خبرنگار مهر، در روزهای سرد زمستان و در روز ۱۷ دی یاد یکی از بزرگترین اسطورههای تاریخ ورزش ایران، غلامرضا تختی، دوباره در دلها زنده میشود. ۵۷ سال از آن روز تلخ میگذرد، اما هنوز هم نام او در گوش تاریخ میپیچد و دلها به یاد جوانمردی و فتوت او میلرزد.
هر سال در این روز، مراسمی برگزار میشود که به همان اندازه که برای اوست، برای ما هم یادآور لحظات طلاییِ ورزش ایران است. مسئولان و ورزشکاران، مردم وفادار و عاشقان بیادعا، همه یکصدا به یاد او میافتند؛ چرا که تختی نه فقط در عرصه ورزش، بلکه در دلهای مردم جاودانه شده است.
غلامرضا تختی، به راستی فراتر از یک قهرمان بود. او نه تنها در میدان کشتی، بلکه در زندگی روزمرهاش نیز همیشه معیار صداقت، جوانمردی و تواضع بود. او نمایندهای بود از انسانهایی که در مسیر پیروزی، همیشه اصول و ارزشها را فراموش نمیکند و در لحظات شکست، از همدلی و احترام به دیگران غافل نمیشود. فتوت و نیکنامی او، باعث شد که ۵۷ سال پس از مرگش، هنوز دلهای ایرانیان به یاد او باشند.
هنگامی که تختی از میان ما رفت، مردم در بهت و حیرت فرو رفتند. هزاران سوال در ذهنها بود که چرا این مرد بزرگ زود از دنیا رفت؟ اما با گذشت زمان، هر سال که میگذرد، مردم بیشتر به این نتیجه میرسند که تختی نه تنها در زندگی، بلکه در مرگ نیز در دلها زنده است. زندگی او مانند یک چراغ روشن در دل تاریخ این سرزمین است که هیچگاه خاموش نمیشود. در هر دورهای که از او صحبت میشود، از جوانمردی، از صداقت، از انسانیت و از تمام ویژگیهایی یاد میشود که او را به اسطورهای بیبدیل تبدیل می کند.
امروز، مسئولان ورزش، همانطور که در هر سال در این روز خاص گرد هم میآیند، دوباره به احترام او ایستادند. مراسمی که هر ساله برگزار میشود، بیشتر از آنکه یک رویداد رسمی باشد، یک تجلیل از روح بزرگ یک انسان است؛ انسانی که نامش همیشه بر زبانها جاری است.
تختی اسطورهای است که هم در میدان کشتی و هم در زندگی شخصیاش الگویی از اخلاق و انسانیت بود، همیشه در خاطر مردم به یادگار میماند. نام این قهرمان ملی نه تنها برای پیروزیهای چشمگیرش در کشتی، بلکه به دلیل ویژگیهای انسانیاش در دلها حک شده است. در کنار قدرت بدنی و تکنیک بینظیرش، چیزی که تختی را در ذهن مردم جاودانه کرده، رفتار انساندوستانه و روح جوانمردانهاش است.
یکی از خاطرات ماندگار از تختی، مربوط به مبارزه او با الکساندر مدوید؛ کشتی گیری از شوروی بود که زانو درد داشت و غلامرضا تختی به رغم عقب ماندن از او، طی مبارزه به هیچ عنوان به سمت پای مصدومش نرفت. این حرکت، نمونهای از رفتارهای انسانی او بود که همگان را متعجب و مجذوب میکرد.
رضا توکلی بعد از ۵۷ سال از مرگ تختی از خاطرات مشترک خود با شوهر خواهرش گفت: «من وقتی با تختی در خیابان قدم میزدم، همیشه سرش پایین بود. مردم دور او جمع میشدند و با او خوش و بش میکردند و او با متانت و افتادگی خاصی با همه صحبت میکرد و وقت میگذاشت. برای تختی هیچ دشمنی متصور نبود، او از کسی کینه نداشت. همیشه خندان بود. همیشه با خواهرم خوش و بش داشت و من هیچ زمانی قهر و دعوای آنها را ندیدم. خواهرم هم قضاوت را به مردم سپرده بود. من هیچ زمانی از آنها دعوا ندیدم.»
او ادامه داد: «من خیلی شیطان بودم. من میآمدم برای کبوترها تله میگذاشتم. او این کار را دوست نداشت و تختی اینها را باز و آزاد میکرد و میگفت که پر زدهاند و رفته اند! من میگفتم چطور رفته اند مگر امکان دارد. او میگفت حالا که پر زده و رفته اند. یادم هست با هم به سینما میرفتیم. او خیلی سینما را دوست داشت. ولی همیشه سر به زیر بود. او به معنای واقعی کلمه برای من درس زندگی بود. انسانی افتاده که منیت در درون او نبود.»
از دیگر خاطرات تختی همراهی او با مردم بود؛ تختی همواره در کنار مردم ساده و بیادعا بود. او از اینکه با مردم در میان باشد و از دردهای آنها باخبر شود، هیچگاه اجتناب نمیکرد. در زمانی که بسیاری از شخصیتها از مردم فاصله میگرفتند، تختی همیشه در کنار آنها بود، از مشکلاتشان میشنید و در حد توانش سعی میکرد تا کمکی به آنها بکند. این مردمداری و صداقت او، به یک ویژگی شاخص تبدیل شد.
به جرأت میتوان گفت که نام زلزله بوئین زهرا با نام تختی عجین شد؛ در روزهای تلخ زمستان سال ۱۳۴۱، وقتی زمین لرزید و شهر بوئینزهرا در دل وحشت و ویرانی فرو رفت، مردم به یاری نیاز داشتند. در این میان، غلامرضا تختی، قهرمان ملی و انسانی بزرگ، دست به اقدامی زد که نشان از عمق جوانمردی و انسانیت او داشت. تختی، که همیشه در میدانهای کشتی با حریفان خود نبرد میکرد، اینبار تصمیم گرفت در میدان زندگی با دشواریهای بزرگتری روبهرو شود. او تسکین درد و رنج انسانهایی شده بود که در اثر زلزله خانه و کاشانه خود را از دست داده بودند.
هیچ چیز نمیتوانست روحیه بلند او را از یاری رساندن به هموطنانش بازدارد. تختی با دل بزرگ خود به همراه گروهی از دوستان و همراهانش، به منطقه زلزلهزده بوئینزهرا رفت. وقتی به آنجا رسید، آنچه با چشمانش دید، ویرانیهای عظیم نبود، بلکه چهرههای دردمند و بیپناه مردم بود. او که خود از دردها و رنجهای زندگی باخبر بود، با همه وجود برای کمک به مردم آسیبدیده آماده شد. تختی از هیچ تلاشی فروگذار نکرد. کمکهای مالی، ارسال مواد غذایی، چادر و دارو، و حتی حضوری پرتوان و بیادعا در کنار مردم، همه و همه بخشی از تلاشهای او بود تا در این بحران، یاریرسان هموطنانش باشد.
یادگار آن روزها کمکهای مالی او نبود، بلکه حضور بیریای تختی در میان مردم بود. تختی هیچگاه نخواست از اقداماتش در آن روزها سخن بگوید یا آنها را برای دیگران بازگو کند؛ او تنها به عشق انسانیت و به نیت کمک به کسانی که دچار بحران شده بودند، به آنجا رفت.
با اینکه تختی همیشه در دنیای پرهیاهوی ورزش و سیاست حضور داشت، اما به ندرت در معرض توجه بیجا قرار میگرفت. از ویژگیهای بارز او این بود که هرگز خود را بالاتر از مردم نمیدید و همواره در کمال سادهزیستی زندگی میکرد. آنچه که تختی را برای همیشه در دل مردم ایران عزیز کرد، کشتیهای بینظیر او نبود، بلکه انسانی بود که در هر مرحله از زندگی، از صداقت، اخلاق و جوانمردی خود دست برنمیداشت.
تختی در ۱۷ دی ۱۳۴۶، در شرایطی مبهم و پرابهام در هتل آتلانتیک تهران درگذشت. علت مرگ او از سوی برخی خودکشی اعلام شد، اما بسیاری از مردم و دوستان نزدیکش این روایت را باور نکردند. هنوز هم مرگ تختی به عنوان یکی از اسرارآمیزترین وقایع تاریخ معاصر ایران باقی مانده است. غلامرضا تختی تنها یک قهرمان ورزشی نبود؛ او نماد پهلوانی و انسانیت بود. میراث او ارزشهای همچون صداقت، جوانمردی، فروتنی و خدمت به مردم بود. تختی نشان داد که موفقیت ورزشی تنها پیروزی در تشک کشتی نیست، میتوان قهرمان بود اما پهلوان نبود اما تختی به معنای واقعی نشان داد او هم قهرمان بود و هم پهلوان.
امروز نام تختی همچنان زنده است و یاد و خاطرهاش در دل مردم ایران جاودان. سالنهای ورزشی، خیابانها و اماکن متعددی به نام او نامگذاری شدهاند و داستان زندگی او به نسلهای جدید منتقل میشود. تختی الگوی بینظیری برای ورزشکاران و تمامی کسانی است که به ارزشهای انسانی اعتقاد دارند.
هر سال که ۱۷ دیماه فرا میرسد، ما دوباره به یاد میآوریم که تختی همچنان در میان ماست. به رسم هر ساله مسئولان ورزش ایران صبح امروز هم به احترام جهان پهلوان تختی مراسم یادبودی برای او برگزار و بر سر مزار او حضور پیدا کردند. همچنین در کاخ مرمر مجموعه جدیدی از عکسهای دیده نشده مرحوم جهان پهلوان تختی و برخی اقلام به جامانده از او رونمایی خواهد شد تا نام این بزرگ مرد تاریخ ورزش ایران بیشتر از همیشه در ورزش ایران ماندگار شود.
در روز سالگرد درگذشت غلامرضا تختی، کلاه بر سر برمیداریم، به احترام مردی که همچون کوهی استوار در دنیای ورزش ایران ایستاد و یادش همیشه در دلهای ما زنده است. غلامرضا تختی، نامی که در تاریخ ورزش کشورمان همواره درخشیده و افتخارآفرینیهایش نه تنها در میدانهای کشتی، بلکه در اخلاق و انسانیتش بینظیر بود. هر سال، مسئولان ورزش کشور در بزرگداشت یاد و خاطرهاش به مزار او میروند و با این عمل نشان میدهند که ستارگان واقعی فقط در عرصه قهرمانی نمیدرخشند، بلکه در جایگاههایی که مسئولیت و احترام به ارزشهای انسانی را نشان میدهند نیز جاودانه میشوند.