نگاهی به اقتباس تئاتر از آثار ادبی، شاهنامه و منطق الطیر
خبرگزاری مهر _ گروه فرهنگ و ادب: استفاده از ادبیات فارسی در آثار سینمایی و تئاتر از جنبههای مختلفی قابل بررسی است و نقش بسیار مهمی در تقویت هویت فرهنگی، غنای هنری و جذابیت آثار ایفا میکند. بهویژه تئاتر که هنری زنده و، میتواند عرصه مناسبی برای بیان ارزشهای عمیق انسانی و ادبی این آثار باشد.
در این مجال به اقتباس از دو شاهکار ادب کهن فارسی یعنی شاهنامه فردوسی و منطق الطیر عطار میپردازیم:
تئاتر و اقتباس از شاهنامه فردوسی
اقتباس از شاهنامه فردوسی در تئاتر، یکی از شیوههای برجسته برای پیوند دادن ادبیات کلاسیک و اسطورههای ایرانی با هنرهای نمایشی است. شاهنامه، بهعنوان بزرگترین حماسه ملی ایران، سرشار از داستانهای حماسی، عاشقانه، تراژیک و عرفانی است که هرکدام پتانسیل بالایی برای اجرا در قالب تئاتر دارند. نوع روایت فردوسی و پرداخت دقیق او در دیالوگها و گفتگوی بین شخصیتها، نقش راوی خود فردوسی، توصیف دقیق او از صحنهها و حتی زاویه نگاه این شاهکار ادبی را به نوعی فیلمنامه یا نمایشنامه تبدیل کرده است و اقتباس از آن کار خوشایندی خواهد بود.
ویژگیهای شاهنامه که این متن حماسی را برای اقتباس در تئاتر مناسب میکند به این شرح است:
شخصیتهای ماندگار: شخصیتهایی چون رستم، سهراب، اسفندیار، زال، رودابه، سودابه، و کیخسرو برای بازنمایی دراماتیک بسیار مناسب هستند. این شخصیتها ترکیبی از قهرمانی، ضعفهای انسانی و انگیزههای عمیق دارند.
داستانهای جذاب و متنوع: داستانهایی مانند رستم و سهراب، هفتخان رستم، رستم و اسفندیار، ضحاک و کاوه آهنگر، و بیژن و منیژه، دارا و اسکندر، بهرام گور، گو و طلخند، بزرگمهر و انوشیروان و… همگی ساختار نمایشی قوی دارند و میتوانند در تئاتر به نمایش درآیند.
تقابلهای دراماتیک: تقابلهای فلسفی و انسانی، مانند سرنوشت در برابر اراده، عشق در برابر وظیفه، و نبرد میان خیر و شر، در شاهنامه بهوفور دیده میشود و برای تئاتر بسیار مؤثر است.
تصویرسازی و فضاسازی: شاهنامه با زبان تصویری خود امکان خلق صحنههای باشکوه و جذاب را در تئاتر فراهم میکند. داستانها سرشار از توصیف بزمها و رزمها، خشمها و آرزوها و لحظات احساسی است.
روشهای اقتباس
اگر بخواهیم به روشهای اقتباس از شاهنامه در تئاتر بپردازیم میتوانیم این تقسیم بندی را داشته باشیم:
اقتباس مستقیم: روایت داستانهای شاهنامه بدون تغییر اساسی در محتوا، مانند اجرای نمایشی از داستان «رستم و سهراب» یا «ضحاک و کاوه آهنگر»
اقتباس آزاد: استفاده از مضامین و ایدههای شاهنامه و بازآفرینی آنها در بسترهای مدرن یا متفاوت، مانند تلفیق اسطورههای شاهنامه با مسائل اجتماعی یا فلسفی معاصر.
تلفیق با فرمهای نمایشی سنتی ایرانی: نقالی، تعزیه و نمایشهای آیینی-سنتی، روشهایی هستند که میتوان با استفاده از آنها داستانهای شاهنامه را روایت کرد.
استفاده از تئاتر موزیکال و عروسکی: برخی کارگردانها از موسیقی و عروسک برای تجسم بهتر شخصیتهای شاهنامه استفاده کردهاند. این روش برای جذب مخاطب، بهویژه کودکان و نوجوانان، بسیار مؤثر است.
نمونههای اقتباس از شاهنامه در تئاتر
اپرای عروسکی «رستم و سهراب» و نمایش «هفتخان رستم» به کارگردانی بهروز غریبپور: بهروز غریبپور با استفاده از تکنیکهای تئاتر عروسکی، اپرای عروسکی «رستم و سهراب» را اجرا کرد، او پیشتر نمایش «هفتخان رستم» را بازآفرینی کرده بود.
سه نمایش نوشته و اجرای قطبالدین صادقی: قطب الدین صادقی نیز از کارگردانان با سابقه و علاقمند به تاریخ و ادبیات کهن ایرانزمین ات و نمایشنامههای «مویه جم»، «هفتخوان رستم» و «آخرین رؤیای رستم» را بر اساس داستانهای شاهنامه نوشته و اجرا کرده است.
نمایشنامههای بهرام بیضایی: بهرام بیضایی آثار متعددی نظیر «سه برخوانی» شامل نمایشنامههای «آژی دهاک»، «آرش» و «کارنامه بندار بیدخش» و «سهرابکشی» را با اقتباس از «شاهنامه» خلق کرده است. بیضایی با نگاهی انتقادی به داستان ضحاک، آن را در قالبی اجتماعی-سیاسی بازسازی کرده است، در سهراب کشی به فاجعه سروده فردوسی پرداخته و از نگاه خود آنرا تحلیل نموده است.
نمایش «رستم و سهراب» و «بیژن و منیژه» اثر رسول نجفیان: رسول نجفیان تراژدی رستم و سهراب را انتخاب کرد و این نمایش را با استفاده از ابیات و دیالوگهای سروده شده فردوسی روی صحنه برد، او به متن بسیار وفادار بود. همچنین او نمایش «بیژن و منیژه» را در دهه ۸۰ روی صحنه برد.
سه نمایش از پری صابری: «رستم و اسفندیار»، «مرغ باران» و «هفتخوان رستم» سه نمایشی است که به کارگردانی پری صابری روی صحنه رفت. او همیشه علاقه به تولید و اجرای آثار نمایشی بر اساس ادبیات کهن ایرانی و شعرای مطرح ایران در دورههای زمانی مختلف داشته است.
«بازگشت به خان نخست» و «خان هشتم» محمد رضاییراد: دو نمایشنامه «بازگشت به خان نخست» و «خان هشتم» نوشته محمد رضایی راد هردو بر اساس شاهنامه نوشته شده و روی صحنه رفته اند.
نقالی شاهنامه: هنرمندانی مانند مرشد ولیالله ترابی، داستانهای شاهنامه را در قالب نقالی به صحنه بردهاند.
چالشهای اقتباس از شاهنامه
اقتباس از شاهنامه چالشهایی نیز دارد:
حجم گسترده متن: شاهنامه شامل داستانهای متعدد و گسترده و به هم پیوستهای است که فشردهسازی آنها برای تئاتر دشوار است، چرا که مخاطب عقبه داستان و پیشینه شخصیتها را نمیداند و بیان حجم زیادی از اطلاعات در مدتی کوتاه ممکن نیست.
حفظ اصالت اثر: ایجاد توازن میان وفاداری به متن شاهنامه و تطبیق آن با فرم نمایشی مدرن، یکی از چالشهای اصلی است، که بسیاری از آثار در این زمینه دچار کاستیهایی هستند. حفظ اصالت اثر مبتنی بر دانش و تسلط نویسنده و کارگردان به متن اصلی و دریافت دقیق و صحیح از وجوه مختلف متن است.
هزینه تولید بالا: به دلیل نیاز به طراحی صحنههای حماسی، موسیقی فاخر، و جلوههای ویژه، اجرای نمایشهایی با اقتباس از شاهنامه معمولاً هزینهبر است، و این یکی از دشواریهای روی صحنه بردن چنین نمایشهایی است.
اقتباس از شاهنامه در تئاتر، علاوه بر حفظ و اشاعه میراث ادبی ایران، میتواند ارزشهای فرهنگی، اخلاقی، و هویتی این اثر جاودانه را به مخاطبان امروزی منتقل کند. این آثار امکان بازشناسی تاریخ، فرهنگ و اسطورههای ایران را فراهم میکنند و جایگاه ویژهای در هنرهای نمایشی دارند.
تئاتر و آثار عطار نیشابوری
اقتباس در تئاتر از آثار عطار نیشابوری یکی از روشهای خلاقانه برای پیوند ادبیات کلاسیک فارسی با هنرهای نمایشی است. آثار عطار، بهویژه منطقالطیر، به دلیل محتوای عرفانی و داستانهای تمثیلی پرمفهوم، پتانسیل بالایی برای اقتباس و اجرا در قالب نمایش دارند.
منطق الطیر عطار ویژگیهای خاصی دارد که به آن قابلیت اقتباس بخشیده است، از آن جمله است:
داستانهای تمثیلی و چندلایه: بسیاری از حکایات عطار، مانند داستان پرندگان در منطقالطیر، برای بازنمایی مضامین عمیق عرفانی و انسانی مناسب هستند. این داستانها فضایی فراهم میکنند که بتوان آنها را با فرمها و شیوههای مدرن یا سنتی تئاتر تطبیق داد.
شخصیتهای نمادین: شخصیتهایی مثل سیمرغ، هدهد، طاووس، جغد، باز، بلبل، مرغابی یا بط، کبک و پرندگان دیگر در منطقالطیر، هرکدام نماینده جنبههای مختلف انسان یا جامعه هستند و میتوانند بهصورت بصری و نمادین در نمایشها تجسم یابند.
مضامین جهانشمول: موضوعاتی چون عشق الهی، جستجوی حقیقت، و سلوک معنوی از دغدغههای همیشگی انسان است و این امر امکان بازخوانی مدرن و بهروز این مضامین را فراهم میکند.
زبان شاعرانه: زبان و بیان عرفانی عطار، دراماتیک و موسیقیایی است و امکان استفاده از شعر و موسیقی در اجرا را تقویت میکند.
روشهای اقتباس:
اقتباس مستقیم: داستانی مانند منطقالطیر یا حکایتهایی از الهینامه مستقیماً در قالب نمایشنامه بازنویسی شده و اجرا میشوند. مثلاً سفر هفتمرحلهای پرندگان در جستجوی سیمرغ بهطور استعاری میتواند به ماجراجوییهای انسان در زندگی تشبیه شود.
اقتباس آزاد: در این روش، ایدهها و مضامین آثار عطار گرفته شده و با مفاهیم معاصر ترکیب میشود. بهعنوان مثال، میتوان داستان سیمرغ را به زبان امروزی و در بستر اجتماعی-سیاسی بازگو کرد.
تلفیق با فرمهای سنتی تئاتر و به ویژه تئاتر ایرانی: استفاده از نقالی، تعزیه یا تئاتر عروسکی برای روایت داستانهای عطار. این شیوهها نهتنها باعث وفاداری به ریشههای فرهنگی میشوند، بلکه تماشاگر را با فرمهای سنتی آشنا میکنند.
نمونههای اجرا شده:
منطقالطیر چندین بار در تئاتر جهان و ایران اجرا شده است. برخی از کارگردانها تلاش کردهاند با طراحی صحنههای نمادین و استفاده از موسیقی سنتی، فضای عرفانی داستان را به تصویر بکشند. برای نمونه مهمترین این اجراها نمایشنامه «مجمع مرغان» اثر ژان کلود کریر است، که عنوانش هم برداشتی از این مصرع عطار است:
مجمعی کردند مرغان جهان
این نمایشنامهنویس برجسته فرانسوی با اقتباس از منطقالطیر، داستان سفر پرندگان به سوی سیمرغ را با نگاهی نو و جهانی به تصویر میکشد؛ داریوش مودبیان این نمایشنامه را به فارسی ترجمه کرده است.
نمونه دیگر اپرای عروسکی «عشق» به کارگردانی بهروز غریبپور است. غریبپور، کارگردان نامآشنای تئاتر عروسکی، با الهام از یکی از داستانهای منطقالطیر، نمایشی عروسکی به نام «عشق» که داستان شیخ صنعان و دختر ترسا است را طراحی و اجرا کرده است که با استقبال گستردهای روبهرو شد.
این نمونهها نشاندهنده تأثیر عمیق آثار عطار بر هنر تئاتر و قابلیتهای بالای آنها برای اقتباس و بازآفرینی در قالبهای نمایشی مختلف هستند. اقتباس از آثار عطار فرصتی بینظیر برای ترکیب عرفان، ادبیات و هنرهای نمایشی است که میتواند مخاطب امروزی را با ژرفای ادبیات کهن فارسی آشنا کند.