چرا ایرانیان در جهان استثنا هستند؟
به گزارش خبرگزاری مهر، آیین یادبود استاد ابراهیم پورداود توسط انجمن فرهنگی افراز، گروه تاریخ و باستانشناسی خانه اندیشمندان علوم انسانی و انجمن باهمستان در سالن فردوسی خانه اندیشمندان علوم انسانی برگزار شد.
در ابتدای این مراسم که اجرای آن را امیر آفتابی بر عهده داشت، محمود فاضلی بیرجندی از پژوهشگران تاریخ ایران، گفت: زمان تولد استاد پور داود در زمان ناصرالدین شاه قاجار بوده است. زندگی او را به دو بخش کلی میتوان تقسیم کرد. یکی، از آغاز زایش تا ۱۳۰۴ و دیگری، از ۱۳۰۴ تا ۱۳۴۷. او در رشت به دنیا آمد و درس حوزوی خواند و بعد به تهران رفت و طب خواند. سپس چند سال به لبنان و فرانسه رفت. در دوران نوجوانی بود که طبع شعر در نوجوانیاش را نشان داد و تا آخر عمر شعرهای میهنی پر سوز و گداز میسرود.
وی افزود: پورداود در اروپا با همکاری بعضی دیگر از ایرانیان، روزنامه ایرانشهر را منتشر کرد. در فرانسه درس حقوق میخواند اما آن را رها کرد و به سمت تاریخ و فرهنگ ایران رفت. بر اساسا همین علاقه به هندوستان شتافت و سخنرانیهای زیادی در مورد فرهنگ باستانی ایران ایراد کرد و مدتی را نیز در آلمان به سر برد. بعدها به تهران آمد و در دانشگاه تهران مشغول تدریس شد که این تدریس تا زمان بازنشستگی یعنی تا سال ۱۳۴۶ ادامه داشت. کار برجسته او، برگرداندن اوستا به زبان فارسی امروز است. او تعصبی در نگارش و متنهایش نداشت.
در ادامه، ابوالقاسم اسماعیلپور مطلق استاد دانشگاه شهید بهشتی، گفت: استاد پورداود جزء بنیانگذاران است. بنیانگذارانی که در عرصه فرهنگ ایران زمین گام برداشتهاند. تعداد اندکی از اساتید هستند که میتوان از آنها به عنوان استادان بنیانگذار نام برد. مجموعه اوستا شناسی به نام ابراهیم پورداود رقم خورده است. او خدمت به فرهنگ باستانی ایران و به ویژه دانش اوستا شناسی را برگزید. پورداود دانشمند فرهیختهای در زمان خود بود. او را باید یکی از گنجینههای فرهنگ و ادب فارسی قلمداد کرد.
وی افزود: در بحث دینشناسی و اسطورهشناسی هم میتوان استاد را بنیانگذار در نظر گرفت. او پیشاهنگ اسطورهشناسی است.
در ادامه این برنامه پدرام سروشپور از موبدان زرتشتی، گفت: از برگزارکنندگان این مراسم سپاسگزاری میکنم. بی شک ابراهیم پورداود یکی از تاثیرگذارترین اندیشمندان و پژوهشگران تاریخ ایران بوده است. همانگونه که فردوسی زبان فارسی را زنده کرد، او نیز زبان و فرهنگ اوستایی را زنده کرد. او معتقد بود که باید به ریشهها برگردیم و وی اوستا را بار دیگر به همه ایرانیان معرفی کرد. کهنترین آموزههای زرتشتی به زبان اوستایی کهن نوشته شده است.
سروشپور ادامه داد: دانش اوستایی در حال کمرنگ شدن بود و کسی مانند ابراهیم پورداود این دانش را به ایران برگرداند. ما باید جایگاه دین و دانش را به درستی بشناسیم. دین اگر به دانش حرمت نگذارد، به حاشیه میرود.
اصغر دادبه استاد زبان و ادبیات فارسی سخنران بعدی بود که درباره پورداود گفت: ما در جهان استثنا هستیم، هم به لحاظ عظمت فرهنگی و هم از این جهت که از سوی خویش و بیگانه مورد هجوم هستیم. فهم متن کار فرهنگ ایران بود و شیوه تاویلی که بزرگان ما وارد بودند، در مسئله قرآنشناسی هم وارد شد. ابراهیم پورداود در زمان خودش کاری را که میشد انجام داده است و دشوار است ادامه دادن و کار بزرگ کردن.
وی در پایان گفت: در چهار سده نخستین، ما زبانمان را انتخاب کردیم و هویت ملیمان را بازسازی کردیم و به برکت این پیوستگی، شاهنامه پدید آمد. از قرن پنجم به بعد فکرِ آزادِ فلسفی درگیر ایدئولوژی میشود. هویت ملی بسان ماده مبهمی است که وقتی زبان ملی بر آن عارض شد، تشخص پیدا میکند. نگذاریم زبانمان که مورد هجوم است، از بین برود. زبان ما حاوی تمام فرهنگ ما است. نشان دادن ارزشهای فکری و فرهنگی آن چه که نیاکان ما به جهان عرضه کردند، کار بزرگی است.