فرهنگی

کندوکاو آرای چهارفیلسوف در «سفر فلسفی در جستجوی معنای زندگی»



کندوکاو آرای چهارفیلسوف در «سفر فلسفی در جستجوی معنای زندگی»

به گزارش خبرنگار مهر، کتاب «سفر فلسفی در جستجوی معنای زندگی» نوشته یووال لوری به‌تازگی با ترجمه سعید عابدی توسط انتشارات ققنوس منتشر و راهی بازار نشر شده است. نسخه اصلی این‌کتاب سال ۲۰۰۶ توسط انتشارات دانشگاه کلمبیا منتشر شده است.

این‌کتاب ۴ بخش اصلی دارد که در آن‌ها اندیشه‌های تولستوی، ویتگنشتاین، سارتر و کامو را به‌عنوان ۴ فیلسوف قرن نوزدهم و بیستم درباره معنای زندگی را کند و کاو می‌کند. یووال لوری نویسنده کتاب معتقد است این‌چهارتن، جنبه‌ای از ابعاد بحث معنای زندگی را روشن کرده‌اند. تولستوی با «اعتراف من» و رمان «مرگ ایوان ایلیچ» مساله یا معضل معنای زندگی را وارد ذهن و ضمیر انسان مدرن کرد. از نظر او نظام‌های فکری الهیاتی و متافیزکی قدیم که پشتوانه ادیان غربی بوده‌اند، دیگر به کار کشف معنای زندگی نمی‌آیند. چون انسان مدرن اعتقادش را از دست داده است. بنابراین برای دریافت معنای زندگی راه دیگری لازم است. ویتگنشتاین هم می‌گفت معنای زندگی را نمی‌توان در گزاره‌های درست‌ساخت با زبان علمی توصیفی بیان کرد. از نظر او معنای زندگی خود را نشان می‌دهد و ظهورش، به معنای زندگی جنبه رازآمیز می‌دهد.

ژان‌پل سارتر دیگر فیلسوف حاضر در این‌کتاب، به‌خلاف تولستوی باور دارد زندگی به خودی خود معنایی ندارد که بخواهد کشف شود. باید معنای زندگی را ساخت و از آن‌جایی که چیزی به‌نام ماهیت یا طبیعت انسانی وجود ندارد، قید و بندی هم برای الزام‌آوری ابداع معنای زندگی وجود ندارد. پس هرکس خودش باید به زندگی‌اش معنا بدهد. آلبر کامو چهارمین فیلسوفی است که یووال لوری در «سفر فلسفی در جستجوی معنای زندگی» به افکار و اندیشه‌هایش پرداخته است. بحث او درباره گم‌شدن معنای و پوچی زندگی بشر است. البته این‌بی‌معنایی دلیل دست‌کشیدن از مبارزه و شوریدن نیست.

پس بحث مهمی که نویسنده کتاب پیش‌رو در پی تشریح آن است، از این‌سوالات ساخته می‌شود که آیا معنای زندگی اساساً کشف‌شدنی است یا آفریدنی؟ اگر کشف‌شدنی است، به چه روشی می‌توان آن را کشف کرد؟ اگر آفریدنی و جعل‌کردنی است، آیا برایش قید و بندی وجود دارد یا هر معنایی را می‌توان برای زندگی جعل کرد؟ نسبت معنای زندگی با اخلاق چیست؟ آیا معنای زندگی واحد است یا متعدد؟ آیا معنای زندگی همگان یکسان است یا معنای زندگی افراد می‌تواند متفاوت باشد؟ اصلاً ضرورت منطقی یا اخلاقی یا روان‌شناختی زندگی معنادار در چیست؟ چرا نتوان زندگیِ بی‌معنا داشت؟ و …

کتاب پیش‌رو همان‌طور که گفته شد، ۴ بخش اصلی دارد که ۳۱ فصل را در خود جا داده‌اند. «معضل زندگی»، «مفهوم جهان»، «ابداع معنایی برای زندگی» و «از معنا تهی‌شدن زندگی» عناوین بخش‌های اول تا چهارم این‌کتاب هستند.

فصول اول تا هفتم کتاب در بخش اول جا دارند که به این‌ترتیب‌اند: «تولستوی در ملا عام اعتراف می‌کند و داستان ایوان ایلیچ را روایت می‌کند»، «پرسشی فلسفی»، «پرسشی وجودی»، «پرسشی باستانی»، «پرسشی مدرن»، «پرسشی اعتراض‌آمیز»، «راه‌حلی که از پی یک رویا کشف می‌شود».

فصل‌های هشتم تا شانزدهم هم در دومین‌بخش کتاب جا دارند که از این‌قرارند: «ویتگنشتاین به فلسفه رو می‌آورد»، «مرزهای منطقی جهان»، «مرزهای شناختی جهان»، «مرزهای اخلاقی جهان»، «معنای زندگی به منزله مفهوم جهان»، «تجربه عارفانه: جایگزینی برای اخلاق»،‌ «فایق آمدن بر معضل زندگی»، «چیزی که به قالب کلمات درنمی‌آید اما خودش را آشکار می‌کند» و «ارزیابی دیدگاه ویتگنشتاین درباره معنای زندگی».

سومین‌بخش کتاب با عنوان «ابداع معنایی برای زندگی» هم فصل‌های هفدهم تا بیست و چهارم کتاب را به این‌ترتیب شامل می‌شود: «سارتر با قطار راهی دیژون می‌شود»، «سفرهای زندگی و هویت شخصی»، «به زندگی معنای شخصی نسبت دادن»، «هستی‌شناسی پدیدارشناختی»، «آزادی: حالت وجودی بشریِ مسئله‌ساز»، «اخلاق وجودگرایانه»، «تلقی وجودگرایانه از معنا» و «اثبات از رهگذر نقادی».

«کامو داستان‌های مورسو و سیزیف را روایت می‌کند»، «ایراد سارتر بر آرای کامو»، «ایراد هِیر بر آرای کامو»، «ایراد نیگل بر آرای کامو»، «کورمعنایی و صورت‌های بیگانه زندگی»، «روح زندگی» و «نتیجه اخلاقی داستان کامو» هم عناوین فصول بیست و پنجم تا سی و یکم کتاب «سفر فلسفی در جستجوی معنای زندگی» هستند که در بخش چهارم قرار دارند.

«سفر فلسفی در جستجوی معنای زندگی» یک‌موخره هم دارد که عنوانش «حکمت انسان تنگدست» و تعبیری برگرفته از کتاب جامعه در عهد عتیق است.

در قسمتی از این‌کتاب می‌خوانیم:

در یکی دیگر از آثار کی‌یرکگور شخصی در دفترچه یادداشت‌های روزانه‌اش اذعان می‌کند که از آن رو قصد ازدواج دارد که می‌خواهد معنای زندگی را تجربه کند و می‌افزاید که می‌خواسته این‌معنا را از طریق عشق خداوند درک نماید، ولی چون قادر نیست معنای زندگی را از این‌راه بفهمد، تصمیم گرفته در پی عشق جسمانی برود. این‌نوع دست‌انداختن و ریشخند خود که در جمله اخیر آشکار است نمایانگر نگرش پیچیده‌ای است که خود کی‌یرکگور در قبال معناجویی برای زندگی دارد. مطابق عقیده او معنای زندگی را از رهگذر سه رویکرد متفاوت در قبال زندگی می‌شود تجربه کرد. رویکردهایی که هر یک نمودار حالت بخصوصی از وجود است که در دسترس بشر قرار دارد. کی‌یر کگور، به پیروی از تعبیرات کانت در بحث از حالت‌های تجربه که زیربنای قابلیت ما جهت کسب شناخت را شکل می‌دهند، نخستین مرحله را حالت وجودی مرتبط با «حسیات» می‌نامد. این همان حالت روزمره معمولی وجود است که حواس پنجگانه و نیز عقل مقوم آن‌اند. کسانی که بر این اساس زندگی می‌کنند رفتارشان تحت تاثیر تفکر عقلانی و تجربه حسی روزمره است.

این‌کتاب با ۵۳۶ صفحه، شمارگان هزار و ۱۰۰ نسخه و قیمت ۵۵۰ هزار تومان منتشر شده است.



منبع مهر

نوشته های مشابه