تئاتر نوعی سیاست است اما سیاسی نیست/ ققنوسی که از آتش برمیخیزد!
به گزارش خبرنگار مهر، از سال ۱۹۶۱ روز ۲۷ مارس به نام روز جهانی تئاتر نامگذاری شد و هر ساله یکی از هنرمندان و چهرههای فعال تئاتر جهان به مناسبت روز جهانی تئاتر پیامی را منتشر میکند. پیام روز جهانی تئاتر در سال ۲۰۲۴ را یون فوسه نمایشنامهنویس و نویسنده مطرح نروژی نوشت. در تئاتر ایران هم هر ساله بزرگداشت روز جهانی تئاتر برگزار میشد و حتی خانه تئاتر به مناسبت روز جهانی تئاتر جشنهایی را با تاخیر و در اردیبهشت هر سال برگزار میکرد.
از سال ۱۳۹۶ و برای اولین بار روز ملی هنرهای نمایشی وارد تقویم رسمی کشور شد و از آن پس روز هفتم فروردین به نام روز ملی هنرهای نمایشی ایران به ثبت رسید.
به مناسب ثبت روز ملی هنرهای نمایشی، هر ساله یکی از چهرههای شناختهشده و با سابقه تئاتر ایران پیامی را منتشر میکند. علی نصیریان، جمشید مشایخی، محمدعلی کشاورز، اکبر زنجانپور، سعید پورصمیمی، رضا بابک و اسماعیل خلج هنرمندان مطرح تئاتر ایران طی سالهای گذشته پیام روز ملی هنرهای نمایشی را نوشتند و در سال ۱۴۰۳ محمود عزیزی عهدهدار نگارش این پیام شد.
محمود عزیزی نیز از هنرمندان با سابقه تئاتر ایران است. عزیزی دارای مدرک دکترای هنرهای دراماتیک از دانشگاه سوربن فرانسه است که در عرصه ترجمه، پژوهش و تدریس تئاتر فعالیتهای مستمری داشته است. وی همچنین به عنوان کارگردان تئاتر نیز آثار مختلفی نظیر «بیژن و منیژه»، «میخواهم میوسیوو را ملاقات کنم» و «تئاتر بیحیوان» را روی صحنه برده است.
در متن پیام محمود عزیزی به مناسبت روز ملی هنرهای نمایشی چنین آمده است:
«یک بار دیگر روز جهانی تئاتر بر نمایشگران و تماشاگران این فعالیت اجتماعی تاثیرگذار شاد باش گفته که این فعالیت زیبا را تا به امروز و فردای بشریت پاس میدارند و به نمایش معنا میبخشند. از دیرباز موضوع نمایش یا زیباشناسی صحنه درگیر بدفهمیها شده است. زمانی گذشت تا قوانین رفته رفته مهر تایید بر ارزشمندبودن این شاهکار خلاقیت انسان در آموزش اخلاق، رفتار و زیبایی را پذیرا شوند. هر چند به تناسب گذر زمان فعالان این عرصه هنری از سختیهای بسیاری عبور کردند و تا امروز جان خسته خود را از کجفهمیها با صبر و حوصله ابتکار و نوآوری حفظ کرده و هستی خود را به امروز رساندهاند.
چه بخواهیم و یا چه نخواهند تا زمانی که انسان هست نیاز به حضور تئاتر و یا به گفتهای این شکل از تظاهرات اجتماعی امری اجتنابناپذیر خواهد بود و خواهد ماند. از دوران افلاطون تاکنون تاریخ نمایش نارضایتی از نوع نگاه به جهان هستی را سپری کرده است. در دورانی برای مصادره تئاتر سالنهای عظیم و باشکوه ساخته شد و از گروههای نمایشگر دعوت میشد تا در این سالنها نمایش به پا کنند، مردم را سرگرم کنند و به توصیف قهرمانان مورد قبول قشری خاص و کسب امتیاز فرهنگی و هنری برای آنان بنمایند. اما تئاتر همچنان در کنار مردم بوده و خواهد ماند، پدیده تئاتر و هنرمندان تئاتر در همیشه تاریخ از دل مردمان برخاستهاند و همیشه جایگاه مردمی خود را حفظ و ستایش میکنند.
یادآور میشوم که در دوران طلایی یونان شخصیتهای حکومتی اسپانسر تولید نمایش میشدند تا از این طریق امتیاز بدست آورند و نامشان در لوحههای تهیهشده برای این منظور ثبت شود. حتی زمانی پیش میآمد که به ستارگان تئاتر مسؤولیتهای حکومتی داده میشد و این روند را هنوز هم شاهد هستیم.
تئاتر چه پدیدهای است که در طول تاریخ حضورش همیشه مورد بیمهری و یا ستایش قرار گرفته است؟ شاید به این دلیل که تئاتر آیینه زندگی است و هنرمند تئاتر میکوشد تا در این آینه وجهه زیبای زندگی را بنمایاند چرا که تئاتر، پویا است، آموزشگر است، شادی میآفریند، سوال مطرح میکند و مخاطب را نسبت به شرایط زندگی پرسشگر میکند. تئاتر توانسته است با هوشمندی در اشکال مختلف نمایش تن ستمدیده خود را تا به امروز حفظ نماید.
وقتی صحبت از تئاتر دولتی، ملی، آزاد و غیره میشود باید همواره هوشیار باشیم که این دستهبندیها عامل ایجاد تفرقه میان خانواده بزرگ تئاتر نشود. مرزبندی میان این اشکال مختلف تئاتر امری اجتنابناپذیر جهت پژوهش است ولی در کل در هر شکل از نمایش، نباید دچار مرزبندی بهرههای سیاسی و ایجاد تفرقه شد. همینک که این سخنان گفته میشود گوشهایی مشغول راهی برای حمله هستند تا اصل موضوع تئاتر و روز جهانی تئاتر و روز همبستگی خانواده بزرگ تئاتر را به بیراهه بکشانند. چراغ تئاتر همیشه روشن و پرسو است حتی اگر سودجویان سعی دارند گاهی آن را کمسو کنند.
جوامع هوشمند همیشه به ایثار هنرمندان تئاتر توجه دارند و میدانند این پدیده تاریخی همچون هوا برای زندگی لازم است. از اینسو همیشه شاهد تولید آثار فاخر هستیم که عموم مردم مشتاق تماشای آن هستند. تئاتر نوعی سیاست است اما سیاسی نیست. اگر سیاسی بود عمری طولانی نداشت. عمر تئاترهای سیاسی مانند گروههای سیاسی کوتاه است. ما باید پرهیز کنیم تئاتر سیاسی نشود تا از اهداف خود دور نشود. تاریخ تحولات تئاتر از دوران گذر از آیین تا کنون، از تئوریهای عدیدهای که برآمده از شرایط جوامع بشری است شکل گرفته که گویای مسؤولیت تئاتر در برابر جامعه خود است. اشتیاق وافر به پویاکردن تماشاگر برای مبارزه علیه نابرابری، اشتیاق به بالا بردن سطح آگاهی مردم، مواردی است که همیشه تئاتر را زیر ذرهبین قدرتهای سیاسی قرار داده و سعی نموده تا از این توان مقدس به سود خود بهره ببرد. حال آنکه تئاتر و فعالیت تئاتری برای عموم مردم است و دسته یا گروه نمیشناسد، همانطور که شعار یونسکو این بود که تئاتر پل ارتباطی ملتها است.
اگر تئاتر در دورانی سخت در آتش تنگنظران پر و بال خود را سوخته میبیند باز همچون ققنوس دوباره بال میابد و به پرواز ادامه میدهد و با نمایشی از خیال که هم درام است و هم کمدی بهمانند زندگی به حیات خود ادامه میدهد. پس بر بالهای تئاتر بنشینید و وارد نمایش خیالانگیز شوید، خیالی که هم واقعیت است و هم رویا، تئاتر و زندگی لازم و ملزوم یکدیگرند.
روز جهانی تئاتر را بر تمام سربازان جان بر کف تئاتر، این سنگر انسانساز و تماشاگرانش که معنابخش تئاتراند، تبریک عرض مینمایم.»