فرهنگی

جنجال را برای فیلم‌های خودم دوست دارم/ «هفت» های قبلی ضدسینما بود


خبرگزاری مهر -گروه هنر-آروین موذن زاده، عطیه موذن، ندا زنگینه؛ «هفت» سال هاست جدی ترین برند سینمایی تلویزیون است؛ برندی که با فراز و فرودهای مختلفی مواجه شده و مجریان متعددی به خود دیده است. با این حال همچنان یگانه برند برنامه‌های سینمایی تلویزیون بوده است و بود و نبودش، تغییر مجریانش و حواشی مختلف آن همواره در صدر اخبار قرار می‌گیرد. این برنامه در دوره‌های مختلف به تعطیلی کشیده شده، در توقیف مانده، حتی روی آنتن با فشارهایی مواجه بوده اما باز هم خود را احیا کرده است.

چند سالی است که بهروز افخمی اجرای این برنامه را بر عهده دارد و تغییراتی نیز در منتقدان برنامه رخ داده است که در حال حاضر امیر قادری و رضا صدیق منتقدان میز نقد سینمای ایران در «هفت» هستند.

این برنامه جمعه شب‌ها از شبکه نمایش به پخش می‌رسد و تلاش دارد به موضوعات کلان، حواشی و سوژه‌های روز سینمای ایران و جهان بپردازد. همچنین به تناسب اکران فیلم‌های روی پرده از کارگردانان این فیلم‌ها دعوت و به نقد و گفتگو درباره فیلم‌ها پرداخته می‌شود.

در نشستی که با عوامل این برنامه در خبرگزاری مهر برگزار شد بهروز افخمی مجری، امیر قادری و رضا صدیق منتقد و محمد تنکابنی تهیه کننده حضور داشتند که در آن به رویکردهای «هفت» در نقد سینمای ایران، میزان مخاطبان برنامه و … پرداختیم.

روند گفتگوها در این نشست گاه با جواب‌های نغز و طنازانه و گاه با فضایی چالشی همراه شد، در جایی هم خود مجریان و منتقدان برنامه به دیالوگ و پرسش و پاسخ با یکدیگر برآمدند. دیالوگ‌هایی که باعث شد بفهمیم این صراحت و موافقت و مخالفت‌های مجری و منتقدان در «هفت» فقط روی آنتن و به صورت نمایشی نیست و گویی یک کل کل و مجادله دائمی با یکدیگر دارند که هم مجری و منتقد را بر سر یک میز نشانده است و هم لزوماً قرار نیست حرف یکدیگر را دربست بپذیرند و البته خنده را هم از دیالوگ‌هایشان حذف نمی‌کنند! رویکردی که به گفته منتقدان برنامه، دوست دارند با سینماگران و کارگردانان سینمای ایران هم در پیش بگیرند و بر سر یک میز از فیلم‌ها حرف بزنند و آنها را نقد کنند.

مشروح بخش دوم این نشست را در ادامه مطالعه می‌کنید:

*چقدر «هفت» تلاش دارد که گفتمانی میان سینما یا فیلمساز با جامعه ایجاد کند و دیالوگی را که خیلی جاها میان افراد به بن بست رسیده است بهبود ببخشد؟

رضا صدیق: یک نکته درباره این برنامه وجود دارد که روی گفتگو تاکید دارد. این را فارغ از حضور خودم در برنامه می گویم و حتی اگر فردا هم در این برنامه حضور نداشته باشم، نظرم در این باره تغییر نخواهد کرد. «هفت» در شرایط کنونی که دیالوگ‌ها در بخشی از جامعه به بن‌بست رسیده و افراد توانایی برقراری ارتباط را از دست داده‌اند، نشان می‌دهد که به طور مثال بهروز افخمی و امیر قادری حتی در خلال شوخی‌هایشان با هم مخالفت می‌کنند.

پیش‌فرض‌هایی در برخی از افراد جامعه ما شکل گرفته که برساخته است و ما را هدایت می‌کنند مثلاً اینکه «هر آنچه در مدیوم تلویزیون پخش می‌شود، با موانع و محدودیت‌های زیادی مواجه است» یکی از همین پیش فرض‌های غلط است. به این توجه نمی‌شود که ما در همین برنامه «هفت» سعی کردیم نقدهای مختلفی داشته باشیم با این حال پیش‌فرض‌هایی در برخی از افراد جامعه ما شکل گرفته که برساخته است و ما را هدایت می‌کنند مثلاً اینکه «هر آنچه در مدیوم تلویزیون پخش می‌شود، با موانع و محدودیت‌های زیادی مواجه است» یکی از همین پیش فرض‌های غلط است. به این توجه نمی‌شود که ما در همین برنامه «هفت» سعی کردیم نقدهای مختلفی داشته باشیم و حتی فیلم‌هایی مانند «قلب رقه» یا «آسمان غرب» را که برچسب حاکمیتی هم دارند، نقد کرده‌ایم که شاید معدود رسانه‌ای نقد می‌کند. امیر قادری و بهروز افخمی سینما را به ماهو سینما می‌بینند ولی سینما برای من مدخلی به بحث‌های جامعه‌شناسی و روان‌شناسی است و از این زاویه‌ها درباره فیلم‌ها صحبت می‌کنیم. اتفاقاً چند هفته پیش بحثی داشتیم که ممکن است یک فیلم مانند «مفت بر» برای یک منتقد سینما چیزی برای گفتن نداشته باشد، اما همین فیلم بستری فراهم می‌کند که جامعه امروز را بشناسم چون جامعه چنین فیلمی را می بیند پس باید درباره اش حرف زد.

جنجال را برای فیلم‌های خودم دوست دارم/ «هفت» های قبلی ضدسینما بود

*جناب افخمی به نظر شما سینماگران چه نگاهی به «هفت» فعلی دارند؟ ممکن است به دلیل نقدها از حضور در برنامه خودداری کنند و مثلاً به شخص شما بگویند چرا از فیلم من انتقاد می‌کنید؟

امیر قادری: بهروز آدمی صنف گراست اصلاً درباره فیلم‌ها حرف نمی‌زند (همه می‌خندند)

بهروز افخمی: خیر، من کار خود را بلدم، یعنی در سطح منتقد خود را تنزل نمی‌دهم. (خنده جمع)

قادری: در سطح یک فردی که کاری کند که نه سیخ بسوزد نه کباب عمل می‌کند.

*تاکنون پیش آمده است که خودتان با سینماگری تماس بگیرید و بگویید که می‌خواهیم نقد کنیم اما بیا من هوایت را دارم.

افخمی: بله شده است … (خنده جمع)

قادری: البته سوالتان اشتباه بود. باید بپرسید تاکنون پیش آمده است که تماس بگیرید و بگویید…

افخمی: بیا می‌خواهیم داغونت کنیم!

*البته خود شما هم فکر می‌کنم گاهی از سوالات ما خبرنگاران ناراحت می‌شوید.

افخمی: سوالات شما؟ خیر…

صدیق: آقای افخمی از باجنبه ترین هاست.

جنجال را برای فیلم‌های خودم دوست دارم/ «هفت» های قبلی ضدسینما بود

قادری: باجنبه هست اما ترتیب اثر نمی‌دهد. (خنده جمع) من همیشه خود را در موقعیتی قرار می‌دهم که بعداً بتوانم حتی در کوچک‌ترین جزئیات از خودم دفاع کنم. خودم هم به نوعی این انتقاد را از بهروز دارم و فکر می‌کنم در مورد فیلم‌های سینمای ایران بدون حس و نظر یا در واقع صنفی برخورد می‌کند. من اینجا در کنار شما همکاران (خبرنگار) هستم. به نظرم اگر افخمی میز نقد را اجرا می‌کند، باید با توجه به درایتی که دارد، شناختی که از سینما دارد، تجربه و هوشی که دارد و انتظار می‌رود به ماجرا ورود کند.

صدیق: البته وقتی هم ورود می‌کند، گاهی اصلاً نمی‌گذارد ما حرف بزنیم.

افخمی: فکر می‌کنم نکته‌ای که ابتدا منظور سوال بود گفتگوهایی است که من به تنهایی با مسئولان انجام دادم و الان نیاز به توضیحی مفصل‌تر دارد؛ گفتگوهایی که با مسئولان در برنامه «هفت» در حدود چند سال پیش داشتم و برخی جنجالی شدند اما این جنجال دست من نبود، چرا که واقعاً آدم جنجالی نیستم. من در برنامه فعلی معمولاً در گفتگو، به طرف مقابل گوش می‌دهم، به‌ویژه زمانی که طرف مقابل بخواهد تنهایی جلویش بنشینم و فقط با من صحبت کند. یعنی بعضی شرط کردند که فقط خودم مقابشان و روی آنتن باشم. در این مواقع، من خود را موظف می‌دانم که به طرف مقابل گوش بدهم، چیزی که در گفتگوها معمولاً اتفاق نمی‌افتد. وقتی شما به طرف مقابل گوش می‌دهید و خودتان دنبال جنجال نیستید، در حالی که او صحبت می‌کند دنبال سوالی برای به هم زدن گفتگو نمی‌گردید. در این صورت معمولاً همدل می‌شوید، مخصوصاً اگر با فرد خوش‌اخلاق و خوش‌نیتی روبه‌رو باشید. به‌عنوان مثال، من در مورد محمدمهدی اسماعیلی وزیر ارشاد وقت، در میان گفتگو واقعاً تحت تأثیر قرار گرفتم، به‌خاطر اینکه او خیلی خوش‌اخلاق و خوش‌نیت بود. گذشته از اینکه چقدر موفق شده بود کارش را درست انجام دهد، نمونه‌ای بود که می‌خواست کار را درست انجام دهد. البته اینکه چقدر موفق شده بود، نباید در اینجا بحث شود اما به طور کلی، کارنامه‌اش هم در همان سه سال ناموفق نبود.

من البته برای فیلم‌های خودم جنجال دوست دارم. به هر حال وقتی می‌خواهید فیلمی بسازید باید برایش جنجال درست کنید، حتی لج منتقدان و خبرنگاران را درآورید. می‌گویند «در دل دوست به هر حیله رهی باید کرد، طاعت از دست نیاید گناهی باید کرد»، اما این جنجال با آن موضوع کاملاً فرق می‌کند اما در زمان‌هایی که برخی گفتگوها جنجالی شده است یک مورد با حضور آقای ایوبی بود که دلیلش هم خود او بود چون حرفی زد که به عرق سازمانی من برخورد. بالاخره من فرزند تلویزیون هستم و بازنشسته این رسانه ام. ایوبی گفت که «باید بگویم حقوق شما را قطع کنند» و این حرف برای من خیلی سنگین بود و ما خود را موظف می‌دانستیم که واکنش نشان دهیم. به هر حال اگر وزارت ارشاد زیرمجموعه تلویزیون نباشد، تلویزیون هم زیرمجموعه وزارت ارشاد نیست و دعوا از همین‌جا شروع شد یعنی حرفی که به حیثیت سازمانی من برخورد. اما من اصولاً دوست ندارم به‌عنوان فردی که جنجال می‌کند و گفتگوهای به‌اصطلاح هاردتاک انجام می‌دهد، فعالیت کنم. در واقع همان اشاره اولیه که شخصی مانند محمد خزاعی یا وزیر ارشاد یا حتی حجت الله ایوبی، بگوید من فقط می‌خواهم فلانی با من صحبت کند و فلانی روبه‌رویم باشد، کافی است که من ملاحظاتی را رعایت کنم.

بعد از آن چند هفته برنامه تعطیل شد، چون من اصلاً علاقه‌ای نداشتم برنامه را ادامه دهم. احساس می‌کردم از من انتظار دارند که همیشه جنجال کنم و من اصلاً اهل این ‌کار نیستم.

قادری: به نظرم همین را هم تیتر کنید!

افخمی: من البته برای فیلم‌های خودم جنجال دوست دارم. به هر حال وقتی می‌خواهید فیلمی بسازید باید برایش جنجال درست کنید، حتی لج منتقدان و خبرنگاران را درآورید. می‌گویند «در دل دوست به هر حیله رهی باید کرد، طاعت از دست نیاید گناهی باید کرد»، اما این جنجال با آن موضوع کاملاً فرق می‌کند.

جنجال را برای فیلم‌های خودم دوست دارم/ «هفت» های قبلی ضدسینما بود

منتقد واقعی منتقدی است که فیلم را دیده باشد! خیلی‌ها می‌گویند که دیده‌اند، اما از حرف زدنشان معلوم است که فیلم را ندیده‌اند. بلکه بلافاصله و در حال دیدن فیلم، به‌طور آنلاین در حال فکر کردن به این بوده‌اند که فیلم را در کدام دسته‌بندی بگنجانند، به کدام ایدئولوژی نزدیک است و در کدام تحلیل اجتماعی یا روانشناسی قرار می‌گیرد. این یعنی منتقد فیلم ندیده و هنگام دیدن فیلم، کار دیگری می‌کرده است.

*و آن حمایت از هم صنفی‌ها به همین دلیل است که خودتان هم این طرف ماجرا هستید و سعی می‌کنید بیشتر همدلی آنها را به دست آورید؟

افخمی: به‌طور کلی، الان در فضای مجازی یا به قول خودم «مزاجی»، رویکرد بسیار مبتذل و بی‌شرمانه‌ای مسلط شده که آدم‌ها را خراب کنیم، به بهانه‌های مختلف از دیگران آتو بگیریم، به آن‌ها بخندیم و برایشان ماجرا درست کنیم و بعد آن را وایرال کنیم. به نظر من، این کار نشانه کمال ابتذال شخصیتی است.

کسانی که در معرض این کار قرار می‌گیرند، باید مراقب باشند که در سطح همین آدم‌ها نزول نکنند. خیلی هم در فضای مجازی متداول است، اگرچه کل فضای مجازی اصلاً یک درصد کل جامعه هم نیست. آن‌ها خودشان را خیلی جدی می‌گیرند. مثلاً یک درصد جامعه حدوداً ۸۰۰ یا ۹۰۰ هزار نفر می‌شود و نمی‌دانم کدام مطلب وایرال‌شده یا حرفی که کسی زده، بالای یک میلیون مخاطب یا لایک گرفته باشد. از آنجایی که من برای وقت خود ارزش قائل هستم و در فضای مجازی نمی‌گردم، این را با اطمینان نمی‌گویم ولی حدس می‌زنم که هیچ حرف جنجالی بالای یک میلیون لایک نگرفته باشد.

بنابراین، افرادی که مبتذل فکر می‌کنند، مبتذل وقت می‌گذرانند و مبتذل رفتار می‌کنند و با دیگران هم از موضع همه‌چیزدان برخورد می‌کنند، نفرت‌انگیز و حال‌به‌هم‌زن هستند. بعضی از اینها هذیان‌های سیاسی می‌نویسند و بعد انتهایش می‌آورند «التماس تفکر» و این عجیب است. آدم سعی می‌کند که هر جوری از تشبه به این‌ها دوری کند و هیچ‌گونه شبیه این‌ها نشود. گفتگوی واقعی آن است که شما اول حرف طرف مقابل را گوش کنید. مانند منتقد واقعی که منتقدی است که فیلم را دیده باشد! خیلی‌ها می‌گویند که دیده‌اند، اما از حرف زدنشان معلوم است که فیلم را ندیده‌اند. بلکه بلافاصله و در حال دیدن فیلم، به‌طور آنلاین در حال فکر کردن به این بوده‌اند که فیلم را در کدام دسته‌بندی بگنجانند، به کدام ایدئولوژی نزدیک است و در کدام تحلیل اجتماعی یا روانشناسی قرار می‌گیرد. این یعنی منتقد فیلم ندیده و هنگام دیدن فیلم، کار دیگری می‌کرده است.

بدتر از این مدل هم، منتقد یا کسی است که حین تماشای فیلم، به این فکر می‌کند که چگونه می‌تواند فیلمساز را از رو ببرد، حرفی بزند که همه بخندند یا توجه‌شان به او جلب شود. اگر فرد هنگام دیدن فیلم به این چیزها فکر کند، تماشای او از یک بچه هفت‌ساله هم کم‌ارزش‌تر می‌شود. بچه‌های هفت‌ساله‌ای هستند که از بسیاری از منتقدان یا مدعیان منتقد بودن ما هوشیارانه‌تر فیلم می‌بینند. بنابراین، حفظ پرستیژ و کلاس گفتگو برای من خیلی مهم است و به همین دلیل از اینکه تبدیل به گفتگوگر جنجالی شوم، به شدت اکراه داشته و واقعاً نمی‌خواسته‌ام اینگونه باشم. البته، مورد آقای ایوبی استثنایی بود. به نظرم خود آقای ایوبی شخص خوبی است و مدیر فرهنگی کاربلدی می‌تواند باشد. او بعد از آن گفتگو کنار کشید؛ ظاهراً او هم احساس ابتذال کرد.

*صحبت از نقد شد. آقای صدیق شما نقدی نسبت به یکی از موضع گیری های مسعود فراستی در برنامه داشتید چطور می‌توان نقد منصفانه‌ای داشت که مخاطب با خودش نگوید حالا چون خود فراستی روی آنتن نیست نقدش می‌کنند؟

صدیق: در صحبت من بی‌ادبی یا بی‌احترامی‌ای آیا وجود داشت؟

*خیر. اما نوع نگاه کردنتان رو به دوربین و مدل صحبت‌ها به گونه‌ای بود که در عین محترمانه بودن به گونه‌ای پیش رفت که مخاطب بیشتر گارد گرفت تا همراه شود.

صدیق: علت این برداشت شما به خاطر تیترهایی بود که برای وایرال این ویدیو از سوی برخی که می‌خواستند نتیجه‌گیری سیاسی کنند، زده شده بود و با عبارتی مثل «تبعات نقد دولت سیزدهم؛ حمله کارشناس صداوسیما به مسعود فراستی» ویدیو را وایرال کردند. یعنی نقد من نسبت به فراستی را به یک موضوع سیاسی تقلیل داده بودند و به‌واسطه تیتر تحریفش کرده بودند. در حالی که من نزدیک به ۲ دهه است که در مطبوعات فرهنگی در اشکال مختلف کار کرده‌ام و اتفاقاً از اولین روز شروع برنامه «هفت» با آقای جیرانی و مسعود فراستی، علیه این برنامه نقدهای تندی نوشته‌ام. متاسفانه ما در زمانه‌ای زندگی می‌کنیم که محتواها در فضای مجازی قربانی تیترزنی‌های هدف‌مند می‌شوند و نقد صریح و معین و مشخص من نسبت به مسعود فراستی در برنامه «هفت» قربانی حمله بخشی از فضای مجازی به صداوسیما شد و صحبتم درست شنیده نشد و زیر سایه بازی‌های سیاسی رفت.

جنجال را برای فیلم‌های خودم دوست دارم/ «هفت» های قبلی ضدسینما بود

*فکر می‌کنید «هفت» چقدر توانسته رویکرد حمایتی خود را نسبت به سینمای ایران نشان دهد؟

صدیق: اتفاقاً برعکس «هفت‌» های قبلی که ضد سینما بود، این «هفت» به نفع سینما کار می‌کند. من به نوبه خودم به عنوان کسی که چندان عشق سینما محسوب نمی‌شود و بیشتر در تلاشم که خوانشی از یک فیلم داشته باشم، اگر نقد منفی هم دارم به هیچ عنوان هدفم تخریب آن فیلم نیست، جز مواقع خاص که آن هم نسبت به فیلم‌های پرمدعاست.

قادری: فیلم‌های ریاکارانه ای که پشتشان ارگان‌های متمول هستند، در واقع نقد این فیلم‌ها ضعیف کشی نیست. مثلاً نمونه آخر فیلم «مفت بر» واقعاً فیلم ضعیفی است اما در عین اینکه نقد کردیم سعی کردیم به گونه‌ای اثر را نقد کنیم که فیلمساز از ادامه راهش ناامید نشود و تلاشش دیده شود چون این فیلم فرق می‌کند با آن فیلم‌های ریاکارانه‌ای که می‌گویم از طریق رانت و یک سری روابط تولید شده‌اند و ما بی‌رحمانه به آن‌ها تاخته‌ایم.

محمد تنکابنی: یک نکته لازم است گفته شود که ما در بحث نقد نمی‌خواهیم تک‌صدایی باشیم. در برنامه «هفت» منتقدان ثابتی داریم که فیلم‌ها را نقد می‌کنند. اما در بخش ابتدایی برنامه، به تازگی آیتمی را اضافه کرده‌ایم که نقدهای دیگری هم خوانده می‌شود. نقدهایی که در فضای مجازی هستند، حالا چه منتقدان سرشناس و چه منتقدان جدید که قلم خوبی دارند. در این بخش نظر مخاطبان نسبت به فیلم‌ها را هم منعکس می‌کنیم. یعنی در همان بخش، به سامانه‌های فروش فیلم می‌رویم و کامنت‌هایی را که مخاطب پیرامون آن‌ها داشته‌اند، چه مثبت و چه منفی، منعکس می‌کنیم.

*در پایان می‌خواهم یک بار دیگر این بار با استناد به آمار درباره برنامه صحبت کنیم در تلوبیون آمار بینندگان برنامه حدود ۲۰ هزار نفر است. خودتان آمار دیگری از مخاطب دارید که معتقد هستید این برنامه از همه دوره‌های «هفت» پرمخاطب تر بوده است؟

تنکابنی: برنامه‌های گفتگومحور و تخصصی را که به صورت زنده پخش می‌شوند مخاطب معمولاً روی آنتن پیگیری می‌کند ولی درباره آمار بینندگان عدد دقیقی که تعداد مخاطب و بیننده را مشخص کند وجود ندارد.

صدیق: در یک سال گذشته دسترسی به ویدئوهای تلوبیون خیلی سخت شده است.

قادری: مزه چنین برنامه‌هایی اما به زنده بودن آنهاست. امیدوارم به آن صحبتی هم که من کردم درباره میزان بیننده نسبت به برنامه‌های قبل، برسیم. چون من تجربه برنامه قبلی را هم دارم. شاید برخی گفتگوها در آن زمان خیلی دیده شده باشد، ولی منظورم کلیت برنامه فعلی از صفر تا صد است. به هر حال بخشی از موفقیت این فصل هم به‌دلیلِ میراث «هفت» است.



منبع مهر

نوشته های مشابه