«مدیریت کوروش بزرگ»؛ نگاهی به حکمرانی کوروش بر ایران
خبرگزاری مهر _ گروه فرهنگ و ادب: هفتم آبان به روز بزرگداشت کورش شناخته میشود، شهریاری که موجودیت ایران به عنوان یک کشور و یک واحد سیاسی، از زمان او تا امروز با فراز و نشیبهای فراوان از میان نرفته و به همین دلیل بررسی عملکرد و زندگی اش نکات زیادی برای علاقمندان تاریخ و فرهنگ و مدیریت دارد.
کتاب مدیریت «کوروش بزرگ» ، نوشته گزنفون لاری هدریک با ترجمه محمد ابراهیم محجوب با ۱۹۴ صفحه و قیمت ۲۱۰ هزار تومان، توسط نشر فرا منتشر، و بیش از 13 بار تجدید چاپ شده است.
پیتر دراکر پدر مدیریت نوین این کتاب را نخستین و بهترین کتابی میداند که در زمینه رهبری به نگارش درآمده است.
این جمله از کوروش هخامنشی نقل شده که در متن کتاب مورد اشاره نیز آمده است: «من با کوشش خود گیتی را چنانکه میخواستم سامان دادم؛ نه به زور بازو، به نیروی خرد.»
آشنایی با شیوه مدیریت کوروش بزرگ از هر نظر آموزنده است. نخست اینکه او به هر حال نخستین مدیر برجسته دیوانی کشور ماست. ما در هر سازمانی که بخواهیم کار کنیم، نخست باید پیدا کنیم که آن سازمان چگونه فرهنگی دارد و چگونه پا گرفته است. کوروش یکایک جنبههای امروزین رهبری را در نظر داشته و دنبال میکرده است. بنا به دانش مدیریت امروزی، مدیر نیز مانند رهبران نظامی سه دغدغه اصلی دارد: ۱- تعریف هدف ۲- طراحی استراتژی شایسته و اجرای آن برای رسیدن به هدف ۳- توزیع دستاوردها عملکرد کوروش هخامنشی نشان میدهد او در هر سه جنبه موفق بوده است.
کورش هدفهایش را جوری تعریف میکرد که هر یک از افراد، گروهها باور میکردند هدف او هدف خودشان است. بهکار گیری روشها و ابزارهای مدیریت امروزی بدون آشنایی با این پیشینه ملی در کشوری چون ایران، درست مانند این خواهد بود که مهندسی بدون آزمایش لایههای زیرین سطح زمین، ستونهای بنا را برپا کند. پیداست چنین کاری با بیم بزرگ فرو ریختن همراه است و شاید دلیل ناکامی بسیاری از مدیران ما همین ناآگاهی از شالوده فرهنگی پیچیده و دور و درازمان باشد.
چه بسیار آموزههای مدیریت و رهبری را که از زبان بیگانگان بازگو میکنیم و اگر خوب نگاه کنیم ریشه در گفتار و کردار آشنایان دارد. آشنایی چون کوروش که همواره در نخستین صفحههای کتابهای تاریخمان با نام او آشنا شدهایم، درباره کشورگشاییهایش خواندهایم، از پهناوری سرزمینمان در دوران پادشاهیاش به خود بالیدهایم، ولی کمتر از چگونگی مدیریتش سخن به میان آوردهایم. کمتر بر آن بودهایم که بیاموزیم از پندار و گفتار و کردار مدیری که به گفتهی ویل دورانت اداره «یکی از خوش ادارهترین دولتهای همه دورههای تاریخی» را بر دوش داشته است؛ و این کتاب به آن پرداخته است.