فرهنگی

بی‌ثباتی بازار کاغذ گلوی ناشران را فشار می‌دهد


خبرگزاری مهر _ گروه فرهنگ و ادب: ادبیات کودک و نوجوان هنگامی پدید آمد که بزرگسالان متوجه شدند کودکان و نوجوانان به سبب گنجایش‌های شناختی و ویژگی‌های رشدی خود آمادگی پذیرش متن‌های بزرگسال را ندارند و به متن‌هایی نیاز دارند که پاسخگوی دوره رشد و نیازهای آن‌ها باشد.

ژانر مورد اشاره، گونه‌های مختلفی دارد؛ از داستان‌های مصور تا داستان‌های فانتزی که امروزه از رایج‌ترین گونه‌ها در این‌حوزه است. شعر و ادبیات منظوم نیز زیرمجموعه دیگری از این‌ژانر است. همچنین افسانه‌های کهن گونه‌ای گسترده‌است که به فراوانی در اختیار این گروه سنی قرار می‌گیرد. بسیاری از نوشته‌هایی که کودکان می‌خوانند از جمله کتاب‌های درسی، کتاب‌های علمی‌آموزشی و دانش‌نامه‌ها از گونه‌های مختلف ادبیات غیرداستانی است. ایرج جهانشاهی با انتشار مجلات پیک و توران میرهادی همراه گروهی از متخصصان با انتشار فرهنگنامه کودک و نوجوان، ادبیات غیر داستانی کودک را در ایران رونق دادند.

این‌روزها فضای مجازی بخش زیادی از اوقات فراغت کودکان و نوجوان را دربرگرفته و ادبیات کودک و نوجوان هم برای خود ویترینی دارد اما…

برای بررسی وضع موجود ادبیات کودک و نوجوان، پرونده‌ای را در خبرگزاری مهر باز کردیم که قسمت اولش یک‌میزگرد با حضور محمد مهدی سید ناصری مدیرعامل انتشارات ذکر، زهرا یعقوبی عضو هیأت مدیره انجمن ناشران کودک و نوجوان و طاهره شاه محمدی نویسنده کتاب کودکان بود. قسمت دوم و سوم پرونده هم به گفت‌وگو با جمال الدین اکرمی، نویسنده، مترجم و تصویرگر ایرانی کتاب‌های کودک و نوجوان اختصاص داشت.

مطالبی که تا امروز در این‌پرونده منتشر شده‌اند، در پیوندهای زیر قابل دسترسی و مطالعه‌اند:

* «صنعت نشر در حوزه کودک‌ونوجوان نیاز به پوست‌اندازی دارد / ناشر طلا را تبدیل به مس می‌کند»

* «امروز ادبیات کودک و نوجوان نسبت به دهه های ۶۰ و ۷۰ افول داشته است»

* «پاستوریزه شدن کتب درسی بچه‌ها را به سمت کتاب داستانی می‌برد / مهم‌ترین تهدید امروز ادبیات»

در چهارمین قسمت از پرونده «امروز ادبیات کودک و نوجوان»، حمیدرضا سیدناصری نایب رییس هیأت مدیره انجمن ناشران کودک و نوجوان و مدیر انتشارات ذکر مهمان خبرگزاری مهر بود. این‌جلسه قرار بود در قالب یک‌میزگرد با حضور دیگر اعضای انجمن ناشران کودک و نوجوان برگزار شود که ضمن خلف وعده، در جلسه حضور پیدا نکردند.

در ادامه مشروح گفتگو با سیدناصری را می‌خوانیم؛

* آقای سیدناصری این روزها در بازار نشر کودک و نوجوان آثار تألیف کمتر به چشم می‌آیند. شما موافقید؟

به نظر من ترجمه یک‌فرصت است. ما عضو کپی رایت نیستیم و می‌توانیم بهترین آثار ادبیات جهانی را هم از لحاظ محتوا هم تصویرگری برای کودک و نوجوان بومی کنیم. یعنی جنبه بدآموزی ترجمه را در حوزه ادبیات و کودک و نوجوان کاملاً حل کنیم. اما چرا ترجمه بر تألیف غلبه پیدا می‌کند؟ پاسخ این است که هرکسی می‌خواهد کتاب تهیه کند، دوست دارد از هر لحاظ بهترین کیفیت را داشته باشد، هم از لحاظ محتوا و هم شکل و تصویرگری. در این شرایط اولین نکته‌ای که یکی از وظایف مهم ناشر است، نیازسنجی است.

یعنی ناشر باید جامعه هدف خود را بشناسد و بداند چه نیازی دارد. نکته دیگر این‌که درست است ناشر، بنگاه فرهنگی است اما بنگاه اقتصادی نیز هست و اگر نتواند اقتصاد خود را مدیریت کند، زمین می‌خورد. از طرف دیگر ما به لحاظ محتوایی نیز شاهد تغییراتی در این سال‌ها بوده‌ایم. برای مثال در دهه ۱۳۶۰ نسلی از نویسندگان و تصویرگران در ابتدای انقلاب حضور داشتند که اثرات کارشان بسیار خوب بود اما در حال حاضر ما نیازمند تربیت نویسندگان خوب هستیم؛ در چنین صورتی است که می‌توانیم کار خوب سفارش دهیم و تولید کنیم.

گاهی کتاب‌ها توسط نویسندگان به ما برای چاپ پیشنهاد می‌شوند کتاب‌هایی که بیشتر شبیه به کتاب سازی هستند و سرمایه‌گذاری در آن با عدم فروش مواجه می‌شود، در چنین وضعیتی ناشر نمی‌تواند کتاب انباری چاپ کند و سرمایه خود را راکد نگه دارد بنابراین ما باید یک کیفیت قوی داشته باشیم و نباید به هر قیمتی کار تألیفی چاپ کردگاهی کتاب‌ها توسط نویسندگان برای چاپ پیشنهاد می‌شوند؛ کتاب‌هایی که بیشتر شبیه کتاب‌سازی هستند و سرمایه‌گذاری در آن‌ها یعنی عدم فروش! در چنین‌وضعیتی ناشر نمی‌تواند کتاب انباری چاپ کند و سرمایه خود را راکد نگه دارد. بنابراین ما باید کیفیت قوی داشته باشیم و نباید به هر قیمتی کار تألیفی چاپ کرد.

* منظورتان از کتاب انباری چیست؟

کتابی که در انبارمان باقی بماند و هیچ سودی برایمان نداشته باشد.

مشکلات اقتصادی صنعت نشر و گرانی کتاب، ضرورت تولید محتوا را قوی‌تر می‌کند و باید کتابی که چنین‌محتوایی دارد منتشر شود. نه این‌که بگوییم تألیف از بین رفته است، اکثر ناشران تألیف دارند از طرفی دل نگرانی غلبه ترجمه بر تألیف را نیز دارند اما باید کیفیت تألیفی خوبی باشد که سرمایه گذاری شکل بگیرد.

* بسیاری از ناشران از عدم کیفیت کاغذ ایرانی برای چاپ کتاب‌های کودک و نوجوان صحبت می‌کنند. شما هم همین‌نظر را دارید؟

همان‌طور که می‌دانید وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی روی دو کارخانه در حوزه کاغذ سرمایه‌گذاری کرد. مازندران و کارخانه پارس که با نام دیبای شوشتر شناخته می‌شود. هر دو این کارخانه‌ها قدیمی هستند.

در حال حاضر چاپخانه‌داران، کاغذ مازندران را به کار نمی‌گیرند و مدام از خراب‌شدن دستگاه‌های چاپ در استفاده از این نوع کاغذ گله‌ دارند. بنابراین ترجیح‌شان استفاده از کاغذ درجه دو خارجی است. برای مثال خودمان توانستیم تنها کتاب‌های چاپ تک‌رنگ را با کاغذ مازندران منتشر کنیم، چون کاغذ مازندران در ابتدا نخودی رنگ است و کار چهار رنگ را روی آن چاپ نمی‌کنند.

کاغذ خارجی هم مشکلات خاص خود را دارد و نرخ آن با دلار بالا و پایین می‌شود. از طرفی اتحادیه و صنف خاص خود را دارد. در حال حاضر کاغذ خارجی در بازار موجود است اما گران! این بی‌ثباتی از هرچیزی بیشتر گلوی ناشران را فشار می‌دهد. ما به نمایندگی از انجمن هیأت مدیره ناشران کودک و نوجوان پیشنهاداتی برای حل این مساله به وزارت ارشاد دادیم تا کاغذ با کیفیت بیشتری تولید شود و دستگاه‌های چاپخانه مستهلک نشوند که امیدواریم به سرانجام برسد.

* اوضاع کلی را چه‌طور ارزیابی می‌کنید؟

در حال حاضر، ادامه حیات برای ناشران سخت شده چون ما باید هزینه‌ زیادی کنیم و کاغذ را با قیمت روز خریداری کنیم. بعد آن را رنگی کنیم و در نهایت نظاره‌گر کتاب‌هایی باشیم که در انبار می‌مانند؛ در این شرایط ناشران حرفه‌ای هم به سختی می‌توانند کار کنند؛ چه برسد به دیگران.

کاغذ پارس هم متأسفانه کیفیت بسیار پایینی دارد و ما حتی نتوانستیم با آن چاپ تک‌رنگ داشته باشیم. یکی دیگر از مشکلات صنعت نشر، ویترین کتاب است.

* منظورتان چیست؟ این‌واژه ویترین را تشریح کنیم!

یعنی تعداد ناشران زیاد است و تعداد کتابفروشی‌ها از ناشران کمتر است.

در حال حاضر کاغذ خارجی در بازار موجود است اما گران! این بی‌ثباتی از هرچیزی بیشتر گلوی ناشران را فشار می‌دهد

* به بحث کاغذ برگردیم. چه‌قدر از تولیدات انتشارات ذکر با کاغذ ایرانی است؟

کتاب‌های نوجوان‌مان و همچنین کتاب‌های کار کودک را که تک رنگ است و بچه‌ها باید روی آن با مداد رنگی کار کنند، با کاغذ ایرانی چاپ می‌کنیم. علتش هم این است که مداد روی این‌کاغذ حرکت می‌کند.

تقریباً می‌توان گفت ۴۰ درصد کار ما با کاغذ ایرانی و ۶۰ درصد هم که کتاب‌های چند رنگ است، با کاغذ خارجی چاپ می‌شود.

* برای تأمین کاغذ خارجی با چه‌مشکلاتی رو به رو بودید؟

کاغذ خارجی واردکننده دارد. استفاده‌کنندگان از این‌کاغذ صنفی دارند که دارای اتحادیه است و به صورت تخصصی در کار واردات کاغذ تحریر، مقوا و … است. متأسفانه در دولت پیش، ارز ۴ هزار و ۲۰۰ تومانی به افرادی تعلق گرفت که ارز را گرفتند اما کاغذ وارد نکردند و یا با قیمت آزاد به فروش رساندند، البته وزارت ارشاد این‌وضعیت را کنترل کرد و این‌کاغذها را به همان‌قیمت که با ارز ۴۲۰۰ وارد شده بود، به ناشران داد. اما در حال حاضر کاغذ خارجی با ارز آزاد وارد می‌شود.

بی‌ثباتی بازار کاغذ گلوی ناشران را فشار می‌دهد

* ظاهرا اخیرا در جلسه‌ای در وزارت ارشاد حضور داشته‌اید که در آن درباره حضور ناشران کودک و نوجوان در نمایشگاه کتاب ۱۴۰۳ تهران بحث شده است. ارشاد برنامه‌ خاصی برای تامین کاغذ موردنیاز ناشران دارد؟

وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در چندنوبت کاغذهایی را که با ارز ترجیحی وارد شده بود، مصادره کرد و با همان‌قیمتی که وارد شده بود در اختیار ناشران قرار داد. اما در حال حاضر، حمایتی نیست چون مساله ارز، سد راه کاغذ است. البته در حوزه کاغذ ایرانی نیز ارشاد حمایت چندانی نداشته و ما شاهد تفاوت قیمت کاغذ ایرانی و خارجی نیستیم و علی‌رغم کیفیت کم کاغذ ایرانی قیمت برابری با نمونه خارجی دارد.

وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در چند نوبت کاغذهایی را که با ارز ترجیحی وارد شده بود مصادره کرد و با همان قیمتی که وارد شده بود در اختیار ناشران قرار داد. در حال حاضر اما حمایتی نیست چراکه مساله ارز سد راه کاغذ است، البته در حوزه کاغذ ایرانی نیز ارشاد حمایت چندانی نداشته است و ما شاهد تفاوت قیمت کاغذ ایرانی و خارجی نیستیم و علی‌رغم کیفیت کم کاغذ ایرانی قیمت برابری با نمونه خارجی دارد* به ابتدای بحث برگردیم. چنددرصد از کتاب‌های انتشارات ذکر تألیف و چقدر ترجمه است؟

تلاش کردیم ۵۰ درصد کارها تألیف باشد و ۵۰ درصد ترجمه؛ تا یک تعادل ایجاد کنیم.

* در حال حاضر دنیای الکترونیک، هوش مصنوعی و ابزارآلات دیجیتال خیلی از حوزه‌ها را دربرگرفته‌اند. شما از دیدگاه یک‌ناشر چه مواجهه‌ای با این‌پدیده دارید؟

اگر بحث کتاب‌های الکترونیک را در نظر بگیریم، باید گفت نتوانستند نشر مکتوب را تحت تأثیر قرار دهند. به نظر من بروز این ابزارآلات سبب عدم استقبال مخاطب از خرید کتاب نشده و آن‌چه که بین کتاب و سبد خانوار فاصله ایجاد کرده، قیمت کتاب است.

معتقدم صنعت نشر مکتوب هنوز در فضای فرهنگی کشور غالب است. اما حتماً باید خود را به‌روز کند. در حال حاضر در حوزه ادبیات کودک، انتخاب کتاب‌ها توسط والدین انجام می‌شود و سن رمان‌خوانی پایین آمده، این سبب شده بچه‌ها بیشتر کتاب بخوانند. بنابراین نباید به دنبال پاستوریزه‌کردن ادبیات کودک و نوجوان رفت.

به‌هرشکل ناشران مجبورند خود را به‌روز کنند چون جامعه هدفشان به‌سمت استفاده از این ابزارآلات الکترونیک رفته و باید خود را با آن‌ وفق دهند.

* یک‌سوال هم درباره مقوله ممیزی داشته باشیم. به نظر شما ممیزی‌های ارشاد در حوزه ادبیات کودک و نوجوان سختگیرانه تر از ادبیات بزرگسال است؟

ممیزی بحثی است که همیشه بوده اما در هر دولتی به تناسب گرایشات فکری و فرهنگی تغییر داشته است. در حوزه کودک به نظر من ناشران کمتر با این‌مساله دست و پنجه نرم می‌کنند و حتی می‌توان گفت کمترین مشکل ممیزی در حوزه کودک و نوجوان بوده است. پس ممیزی مشکل زیادی در ادبیات کودک و نوجوان نداشته است.

به نظر من اولاً باید گارد ارشاد نسبت به ناشران باز شود و دوم اینکه شعار همه «أَشِدّاءُ عَلَی الکُفّارِ رُحَماءُ بَینَهُم» باشد. باید توجه بیشتری به «رُحَماءُ بَینَهُم» کنیم. ناشران همه یک دغدغه مشترک دارند و به هر صورت در حال فعالیت هستند. اما شاهد سختگیری‌های بیشتر هستیم یکی از نمونه‌ها هم سامانه جدید وزارت ارشاد درباره ممیزی بود که اگرچه به اذعان خود وزارت ارشاد نشدنی است، به لحاظ روحی و روانی کار خوبی نبود.



منبع مهر

نوشته های مشابه